برخی پژوهشگران در تحقیقات خود کشف کردهاند ۸ ساعت خواب در شبانهروز یک پدیده مدرن و محصول انقلاب صنعتی است. بر اساس این شواهد، تا پیش از انقلاب صنعتی مردم یک الگوی خواب دو نوبتی داشتهاند. اما همه پژوهشگران در اینباره با هم همنظر نیستند.
گروهی از تاریخدانان معتقدند چیزی به نام خواب طبیعی وجود نداشته و خواب همواره پدیدهای فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک بوده است. شبکه خبری سی ان ان در مقالهای به این موضوع پرداخته که در ادامه میآید.
مانند بسیاری از مردم، راجر اکیرچ، که یک تاریخدان است، فکر میکرد ۸ ساعت خواب کاملا طبیعی است و همواره همینگونه بوده است.
اما او در طول تحقیقات خود درباره زندگی شبانه مردمان اروپا و آمریکا در دوران پیشاصنعتی، اولین شواهد را در زمینه الگوهای خواب این مردم کشف کرد. اکیرچ متوجه شد بسیاری از مردم در این دوره به صورت دو پاره میخوابیدند. ابتدا خواب اول و بعد خواب دوم. سپس با فاصله چند ساعته بین دو خواب برای پرداختن به اموری مانند داشتن رابطه جنسی، دعا کردن، غذاخوردن و گپزدن و مصرف دارو، بیدار میشدند.
راجر اکیرچ استاد برجسته دانشگاه ویرجینیا تک میگوید: «ما در این دوره با الگویی از خواب آشنا میشویم که در دنیای مدرن ناشناخته است.»
اکیرچ در تحقیقات خود بیش از ۵۰۰ مورد درباره آنچه به عنوان خواب دو فازی شناخته میشود، کشف کرد که در کتاب خود به آنها اشاره میکند. اکیرچ اکنون بیش از ۲۰۰۰ مورد در دهها زبان دیگر پیدا کرده است که به گذشتهها و تا یونان باستان بازمیگردد.
تحقیقات اکیرچ نشان میدهد عادت خوابیدن در تمام طول شب از همین چند صد سال پیش رایج شده است آن هم به لطف گسترش روشنایی الکتریکی و انقلاب صنعتی و با رواج باور سرمایهداری در این دوره که خواب اتلاف وقت است و به جای خوابیدن باید کار کرد.
تاریخچه خواب نه تنها جزئیات جالبی در مورد زندگی روزمره در گذشته نشان میدهد، بلکه کار اکیرچ و دیگر تاریخشناسان و انسانشناسان به دانشمندان علوم خواب کمک میکند تا دیدگاه تازهای در مورد آنچه که خواب خوب شبانه را تشکیل میدهد به دست آورند و راههای جدیدی برای مقابله با مشکلات خواب و نوع تفکر در مورد آنها ارائه میکند.
اکیرچ میگوید آگاهی پیدا کردن از الگوی پیشین خواب در دنیای غرب ارزشمند است. او به این باور رسیده که «تعداد زیادی از افرادی که امروزه از بیخوابی نیمهشب رنج میبرند، در واقع، یک باقیمانده بسیار قدرتمند یا پژواک این الگوی پیشینی از خواب را تجربه میکنند. اکیرچ با تاکید بر اینکه او از منظر تاریخی صحبت میکند و نه به عنوان یک پزشک، میگوید: «بیخوابی در نیمهشب اصلیترین اختلال خواب در آمریکا و به جرات میتوانم بگویم در اکثر کشورهای صنعتی است.»
به گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا، بزرگسالان به بیش از هفت ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارند، اما بیش از یک سوم بزرگسالان آمریکایی به طور منظم خواب کافی ندارند.
افسانه ۸ ساعت خواب
اولین سندی که اکیرچ درباره خواب دو نوبتی یافت، یک سند حقوقی مربوط به یک دادگاه بود. اکیرچ این سند را که مربوط به سال ۱۶۹۷ میلادی بود در یک دفتر ثبت اسناد در لندن پیدا کرد. این سند شهادتنامه یک دختر ۹ ساله است که در آن میگوید مادرش از خواب اول بیدار شد تا بیرون برود. جسد مادر بعد پیدا شد.
اکیرچ میگوید: «من هرگز این عبارت را نشنیده بودم و به گونهای بیان شده بود که کاملا عادی به نظر میرسید. سپس من به موارد مشابه دیگر در این اسناد قانونی و همچنین در منابع دیگر برخورد کردم.»
اکیرچ سپس نمونههای بسیاری از اشاره به خواب «اول و دوم» در خاطرات روزانه، متون پزشکی، آثار ادبی و کتابهای دعا یافت. یک کتابچه راهنمای پزشک از قرن شانزدهم فرانسه به زوجها توصیه میکند که بهترین زمان برای باردار شدن در پایان یک روز طولانی نیست، بلکه «پس از اولین خواب» است، زمانی که «لذت بیشتری دارند» و «این کار را بهتر انجام میدهند».
اکیرچ دریافت که در اوایل قرن نوزدهم، خواب اول به تدریج با کم شدن خواب دوم و تبدیل آن به بیداری کامل بیشتر شد.در پایان قرن، خواب دوم کمی بیشتر از چرخیدن در رختخواب برای ۱۰ دقیقه چرت زدن اضافی بود.
بن ریس، نویسنده در زمینه خواب نیز انقلاب صنعتی را دلیل به هم خوردن عادات پیشین خواب انسانها میداند. او میگوید: «اگر رد پای پول را بگیرید به پاسخ خواهید رسید. تغییر در سازمانهای اقتصادی و نیاز برای ایجاد نظم و حضور کارگران بیشمار سر یک ساعت مشخص و بهرهوری از آنها برای انجام بیشترین میزان کار، زمان خواب را فشرده و آن را به [شیوه امروزی] تثبیت کرد.»
عصر طلایی در کار نبود
اما به گفته ساشا هندلی، استاد تاریخ در دانشگاه منچستر بریتانیا، زندگی پیش از دوران صنعتی به گونهای نبوده که اجداد ما روز خود را با استراحت و شادابی، بدون مشکل بیخوابی سپری میکردند و به راحتی خود را با چرخه شب و روز، و شرایط آب وهوایی و فصلها هماهنگ میکردند.
هندلی در زمینه اینکه چگونه خانوادهها در بریتانیا، ایرلند و مستعمرههای انگلستان در آمریکا بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی خواب خود را بهینه کردند، تحقیق میکند. او میگوید: «همه بحثها در مورد تاریخ خواب حول محور صنعتی شدن میچرخید و اینکه چگونه آمدن برق خواب همه را بر هم زد. این بحثها این تصور را ایجاد کرده بود که دوران پیشاصنعتی عصر طلایی خواب بوده است.»
به گفته هندلی، تحقیقات او نشان میدهد، درست مانند امروز، خواب با سلامت جسمی و روانی ارتباط داشته و موضوعی بوده که مردم درباره آن نگرانی و وسواس داشتند.
هندلی در ادامه میگوید، کتابچههای راهنمای پزشکان آن زمان پر است از توصیههایی در مورد اینکه مردم چند ساعت در شبانهروز و در چه موقعیتی بخوابند. در کتابهای راهنما همچنین صدها دستورالعمل برای خواب بهتر و راحتتر دیده میشود؛ مانند حمام کردن در آب دم کرده بابونه و استفاده از اسطوخودوس. مردم همچنین انواع خاصی از چوب را در اتاق خواب خود می سوزاندند که تصور میشد به خواب کمک میکند.
هندلی میگوید: «در دوره ما، خواب به شدت با هضم غذا، احساسات، معده و در نتیجه با رژیم غذایی افراد مرتبط است.»
پزشکان به افراد توصیه میکردند در ابتدای شب روی سمت راست بدن خود بخوابند و در نیمه دوم شب در سمت چپ خود بخوابند. تصور بر این بود که استراحت در سمت راست، شاید در اولین خواب، به غذا اجازه میدهد تا به گودال معده، جایی که غذا هضم میشود، برسد. چرخش به سمت چپ بخار بدن را آزاد میکرد و گرما را به طور یکنواخت در بدن پخش میکرد.
گمان میرود که این عادت منشا استفاده از عبارت « طرف از دنده چپ بلند شده» باشد.
اما برخی دیگر از استادان و پژوهشگران بر این باورند که خواب دو نوبتی همواره و در همه جای جهان رایج نبوده است. بریژیت استگر، مدرس ارشد مطالعات ژاپنی در دانشگاه کمبریج در بریتانیا، که در مورد عادات خواب در ژاپن به هیچ شواهدی در این زمینه دست پیدا نکرده میگوید بسیار بعید به نظر میرسد که مردم ژاپن چنین عادتی داشتهاند.
استگر که روی یک مجموعه شش جلدی درباره تاریخ فرهنگی خواب کار میکند، میگوید: «چیزی به نام خواب طبیعی وجود ندارد. خواب همیشه فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک بوده است.»
او میگوید: «تفاوت اساسی بین عادات خواب پیشامدرن (یا پیشاصنعتی) و دوران مدرن وجود ندارد و عادات خواب در دوران پیشاصنعتی و در سراسر جهان همواره تغییر کرده است. البته، همیشه تنوع اجتماعی وجود داشته است، و مثلا عادات خواب در دربار پادشاهان و اشراف نسبت به دهقانان، بسیار متفاوت بوده است.»
گریت ورهوون، استادیار در رشته میراث فرهنگی و تاریخ در دانشگاه آنتورپ در بلژیک نیز میگوید تحقیقات او روی پروندههای دادگاه جنایی قرن هجدهم آنتورپ نشان میدهد که الگوی خواب با الگوی امروزی تفاوت چندانی ندارد. هفت ساعت خواب عادی بوده و خبری از خواب اول یا دوم نیز نبوده است.
او در ادامه میافزاید: «من به عنوان یک تاریخدان نگرانم که بحثها درباره الگوهای پیشین خواب در زمانهای گذشته مبنایی باشد برای ارائه راهکاری برای درمان احتمالی اختلالات خواب در دنیای مدرن. ما پیش از نتیجهگیری قطعی در این زمینه باید درباره الگوهای اولیه خواب بیشتر تحقیق کنیم»
بازاندیشی در مورد بیخوابی
راسل فاستر، استاد علوم اعصاب در دانشگاه آکسفورد، میگوید یافتههای اکیرچ در مورد خواب دو نوبتی، اگرچه بدون بحث نیست، بر آگاهی او به عنوان یک دانشمند خواب افزوده است.
او میگوید تحقیقات نشان دادهاند وقتی به انسانها فرصت داده میشود بیشتر بخوابند، خواب آنها میتواند دو نوبتی یا حتی چند نوبتی شود و این همان چیزی است که اکیرچ در اسناد و شواهد تاریخی یافته است. با این حال، فاستر، تردید دارد که این الگوی خواب برای همه اتفاق بیفتد.
او میافزاید، هیچکس نباید یک رژیم خواب چند پاره را به خود تحمیل کند، به ویژه اگر منجر به کاهش کل زمان خواب شود.
فاستر میگوید خواب نامنظم در گذشته کمتر به عنوان یک مشکل تلقی میشد و تلقی دنیای مدرن از یک خواب خوب شبانه، یعنی ۸ ساعت خواب در شبانهروز، گاهی بر مشکلات میافزود.
فاستر میگوید نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که بیداری در شب به معنای پایان خواب نیست. یکی از مثالهایی که او ذکر میکند این است که هنگام قرنطینه افراد بیشتری در طول شب در دوران همهگیری ویروس کرونا از خواب بیدار میشوند.
فاستر در ادامه میگوید: «افراد از اینکه نیمه شب از خواب بیدار شوند به شدت مضطرب و نگران میشوند، زیرا این چیزی نیست که معمولا تجربه میکنند.»
تحقیقات فاستر نشان میدهد که وقتی افراد شبها از خواب بیدار میشوند، اگر سراغ رسانههای اجتماعی یا سایر رفتارهایی که آنها را هوشیارتر میکند و یا پاسخ استرس را فعال میکند نروند، احتمالا دوباره به خواب میروند. فاستر نیز مانند بسیاری از متخصصان خواب، توصیه میکند اگر به خواب نمیروید، از رختخواب خارج و یک کار آرامشبخش انجام دهید.
او تاکید میکند: «خواب در افراد مختلف بسیار متغیر است. خواب یک فرمول مشخص ندارد و شما نباید نگران شیوه خواب خود باشید.»