یک تحقیق جدید در آمریکا نشان میدهد کمک مالی به خانوادههای کم درآمد به رشد بهتر مغزی و عملکرد شناختی کودکان در این خانوادهها کمک میکند. نتایج این تحقیق میتواند در سیاستگذاریها در زمینه طرحهای رفاهی و تامین اجتماعی تاثیرگذار باشد.
وال استریت ژورنال در مقالهای به این تحقیق و آینده تخصیص کمکهای مالی به خانوادههای کم درآمد در آمریکا پرداخته است.
دکتر کیمبرلی نوبل، پزشک و عصبشناس در کالج معلمان دانشگاه کلمبیا، و یکی از هدایتکنندگان این تحقیق گفت: «این اولین تحقیقی است که نشان میدهد پول، به خودی خود، تاثیر علّی بر رشد مغز دارد.»
دکتر نوبل و همکارانش از شش دانشگاه، هزار مادر و نوزاد شیرخوار را از چند روز پس از تولد آنها مورد تحقیق قرار دادند. آنها خانوادهها را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردند. یکی از این گروهها ۲۰ دلار در ماه و گروه دیگر ۳۳۳ دلار در ماه دریافت کردند.
محققان با انجام تست نوار مغزی در ارزیابی کودکان یک ساله دریافتند کودکانی که در گروه ۳۳۳ دلاری بودند، سرعت فعالیت مغزی بیشتری داشتند. این تفاوتها از نظر آماری در اکثر معیارها، اما نه همه، بسیار بالا و در بخشهایی از مغز که بیشترین ارتباط را با پیشرفت شناختی داشت، بیشتر بود.
شواهد مبنی بر تاثیر یک سال یارانه روی عملکرد پیچیدهای مانند عملکرد مغز گواهی است بر اینکه پول در رشد کودکان نقش دارد.
این تحقیق همزمان با تلاش جو بایدن برای تخصیص کمکهای مالی بسیار گستردهتر برای خانوادههای کمدرآمد منتشر شده و میتواند به سیاستگذاری در این زمینه کمک کند. بایدن قصد دارد کمک مالی برای کودکان را تا بعد از یک سالگی گسترش دهد.
پس از اینکه جو بایدن نتوانست دموکراتها را برای تصویب یک لایحه بزرگ در زمینه تامین اجتماعی متحد کند، طرح موقت فدرال پرداخت یارانه به هر کودک تا سقف ۳۰۰ دلار در ماه، در ماه ژانویه منقضی شد. اکثر جمهوریخواهان با اشاره به هزینه کمکهای مالی ماهانه با آن مخالفند و هشدار میدهند که کمکهای بی قید و شرط، که آنها آن را امکانات رفاهی توصیف میکنند، والدین را از کار کردن منصرف میکند.
سناتور جو مانچین سوم، نماینده دموکرات ایالت ویرجینیای غربی، با ابراز همدلی نسبت به این نگرانی، عملاً طرح بایدن را مسدود کرد؛ هرچند او گفته شاید از پرداخت کمکهای مالی محدود به خانوادههای دارای امکانات متوسط و آنهایی که کار میکنند حمایت کند.
شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد کودکان فقیر به طور متوسط مدرسه را با مهارتهای شناختی ضعیفتری شروع میکنند و دانشمندان علوم اعصاب نشان دادهاند که این تفاوتها به ساختار و عملکرد مغز نیز کشیده میشود. اما مشخص نیست آیا این تفاوتها مستقیماً ناشی از وضعیت مالی است یا از عوامل مرتبط دیگری مانند تحصیلات والدین یا محلهای که در آن زندگی میکنند نیز تاثیر میپذیرند.
تحقیق اخیر نشان میدهد که فقر به تنهایی باعث محرومیت کودکان در سنین اولیه میشود.
محققان هنوز در تلاشند دلایل این تاثیرگذاری را دریابند. شاید وجود این کمک مالی والدین را قادر کرده غذا یا مراقبتهای بهداشتی بهتری خریداری کنند. یا شاید باعث کاهش سطوح مخرب استرس در والدین شده؛ و یا به مادران اجازه میداده کمتر کار کنند و زمان بیشتری را با نوزادان خود بگذرانند.
این سوال که آیا کمکهای نقدی به کودکان کمک میکند یا به آنها آسیب میرساند، در سیاستهای تامین اجتماعی نقش محوری دارد. ترقیخواهان با استناد به تحقیقاتی که نشان میدهد حتی دورههای کوتاه فقر در دوران کودکی میتواند منجر به کاهش درآمد در بزرگسالی و شرایط بد سلامتی شود، استدلال میکنند که کودکان در خانوادههای فقیر به یک کف درآمدی تضمینی نیاز دارند. محافظه کاران میگویند کمکهای بی قید و شرط تمایل به کار و ازدواج را از بین میبرد و باعث افزایش فقر در درازمدت می شود.
زمانی اقتصاددانان و روانشناسان در حوزه مطالعات کودکان در اقشار کم درآمد تسلط داشتند، اما حالا دانشمندان علوم اعصاب به طور فزایندهای روی این موضوع تمرکز کردهاند. در ۱۵ سال گذشته، آنها نشان دادهاند که کودکان محروم به طور متوسط از نظر ساختار و عملکرد مغز با دیگر کودکان تفاوت دارند و بیشترین تفاوت در فقیرترین کودکان دیده میشود.
تستهای مختلف از جمله امآرآی تفاوتهایی را در اندازه قشر مغز به ویژه در مناطق مرتبط با رشد زبان و عملکرد اجرایی نشان داده است. یک تحقیق نشان میدهد زمینه حدود ۴۴ درصد از شکاف موجود در موفقیت بین نوجوانان از اقشار پردرآمد و کم درآمد را تفاوت در اندازه قشر مغز تشکیل میدهد.
مانند هر تفاوت گروهی، میانگینها نتایج فردی را پیش بینی نمیکنند. بسیاری از عوامل دیگر فراتر از ویژگیهای مغز بر رشد شناختی تأثیر میگذارند و بسیاری از کودکان کم درآمد رشد خود را میکنند.
منتقدان کمکهای نقدی نامحدود اغلب هشدار میدهند که خانوادهها این پول را یا هدر میدهند یا از آن سوءاستفاده میکنند. اما برخی اقتصاددانان که در این تحقیق کار کردهاند میگویند میشود به خانوادهها اعتماد کرد. مساله این است که برخی خانوادهها شاید به مواد غذایی احتیاج داشته باشند و برخی به مسکن. تحقیقات آینده چگونگی خرج کردن این کمکهای مالی را بررسی خواهد کرد.
بیل کلینتون ۲۵ سال پیش با لغو ضمانتهای رفاهی و انتقال کمکها به والدین شاغل، موضع حزب دموکرات را در این زمینه تغییر داد. اگرچه متعاقبا فقر در میان کودکان به پایینترین حد خود رسید، دلایل آن هنوز مورد بحث است و افزایش نابرابری و بیثباتی باعث حمایت دوباره دموکراتها از یارانهها شده است.