بدن من متعلق به من است؛ چند زن در جهان می‌توانند بگویند این جمله در موردشان صدق می‌کند؟

گزارش سال گذشته‌ سازمان ملل متحد نشان می‌دهد میلیون‌ها زن در جهان از حق مالکیت بر بدن خود محرومند چون بدن زنان همواره توسط حکومت ها، عرف جامعه و اعضای خانواده‌شان کنترل می‌شود.

اما بیایید مصادیق حق بر بدن را مروری بکنیم؛ زنان اگر مالک بدن خود باشند باید آزاد باشند که به رابطه جنسی نه بگویند و خودشان به میل خودشان برای این رابطه تصمیم بگیرند.

حق انتخاب همسر هم از مصادیق حق بر بدن است و به همین منظور هم می‌گوییم ازدواج اجباری نقض این حق است.

زنان همچنین حق دارند خودشان تصمیم بگیرند که فرزند دار شوند یا نشوند. بر همین اساس دسترسی به ابزار پیشگیری از بارداری از حقوق آن است، حقوقی که در حیات ۴۳ ساله جمهوری اسلامی همیشه نقض شده و حالا با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و دستور مستقیم علی خامنه‌ای مبنی بر فرزندآوری و جوانی جمعیت، بیش از گذشته نقض می‌شود.

در نتیجه، حجاب اجباری، ازدواج و رابطه‌ی جنسی اجباری، کودک ‌همسری و ناقص‌سازی اندام جنسی دختران تنها چند نمونه از مصداق‌های نقض حق بر بدن است.


حق انتخاب پوشش

اما بیشترین حقی که از زنان ایران نقض می شود حق انتخاب پوشش است که زنان ایران برای بازپس گیری این حق سال هاست که مبارزه می‌کنند.

روح‌الله خمینی سودای تاسیس وزارتخانه‌ امر به معروف و نهی از منکر را داشت. کاری که طالبان بعد از به روی کار آمدن دوباره در افغانستان آن را اجرایی کرد و وزارت زنان را به وزارت امر به معروف و نهی از منکر تبدیل کرد.

روح الله خمینی در ۱۶ اسفند ۵۷، ورود زنان بی‌حجاب را به اداره‌های دولتی ممنوع کرد

فرمانی که به تظاهرات ۶ روزه‌ زنان منجر شد.

در نهایت، در مرداد ۱۳۶۲، با تصویب قانونی در مجلس، برای زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، مجازات تعیین شد.

از ابتدای سر کار آمدن جمهوری اسلامی تا به امروز، سیاست‌های متعددی برای برقراری حجاب اجباری اجرا شده از ‌آزارهای کلامی و گاهی فیزیکی تندروهای مذهبی در اوایل انقلاب گرفته تا برخوردهای خشونت‌آمیز و افسارگسیخته‌ کمیته یا گشت‌های جندالله و بازداشت‌های مینی‌بوسی.

بعد از تغییر شکل گشت های کمیته در دهه ۶۰، گشت‌های ارشاد ادامه‌‌ راه بازداشت زنان شد.

اسیدپاشی‌های اصفهان در سال  ۹۳ ، صورت را از تعدادی از زنان و آرامش و امنیت را از تمام جامعه گرفت.

و طرح گزارش پلاک خودروها در صورت مشاهده‌ کشف حجاب طرحی شد برای گزارش مردم علیه مردم.

اما با وجود تلاش‌های شبانه‌روزی نهادهای قدرت و آتش‌به‌اختیارها، زنان برای پس گرفتن حقوق خود از پای ننشسته‌اند

چهار دهه مبارزه زنان ایرانی

جنبش‌های زنان از تظاهرات علیه حجاب اجباری در اولین هشتم مارس پس از ورود خمینی به ایران آغاز شد و با کارزارهای مختلفی ادامه یافت؛

کمپین یک میلیون امضا که در سال ۸۵ کلید خورد به منظور رفع تبعیض جنسیتی علیه زنان بود که به کابوس حاکمان جمهوری اسلامی تبدیل شد و شروع به دستگیری و ارعاب فعالان حقوق زنان کردند.

اما سال ها بعد چهارشنبه های سفید راه افتاد که زنان روسری هایشان را از روی سرشان برداشتند و نوعی از نافرمانی مدنی را شکل دادند و بعد زنان خیابان انقلاب به سکوها رفتند.

در چهارشنبه ۶ دیماه ۹۶، ویدا موحد، بر سکویی در خیابان انقلاب ایستاد و روسری‌اش را بر چوب آویخت.

زنان دیگری در روزهای بعد به او پیوستند که سرنوشت همگی آن‌ها بازداشت، زندان یا خروج اجباری از کشور بود، جنبشی که از خود سکوهای شیبدار را در خیابان انقلاب به یادگار گذاشت

اما در میان تمام این‌ها، شاید بارزترین نشانه‌ی مبارزه‌ زنان علیه حجاب اجباری، به رغم فشارهای مداوم، تبعیض‌ها و تهدیدها این باشد که زنان ایران پس از ۴۳ سال همچنان به پوشش دلخواه حکومت تن نداده‌اند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
خبرها
خبرها
چشم‌انداز با مهدی مهدوی‌آزاد

شنیداری

پادکست‌ها