کرملین به کشورهای حوزه بالتیک در صورت پیوستن سوئد و فنلاندبه ناتو هشدار جدی داده است. سوئد و فنلاند هر دو اخیرا برای پیوستن به ناتو اظهار تمایل کردهاند و آنطور که از گوشهوکنار گزارش میشود، تصمیم آنها مورد استقبال قرار گرفته و بهعنوان حرکتی برای مقابله با پوتین توصیف میشود.
روزنامه گاردین پیشتر در گزارشی نوشته بود پوتین با حمله به اوکراین فکر میکرد که موشکی به سمت غرب نشانه رفته است، اما حالا این موشک به سمت خود او کمانه کرده و سوئد و فنلاند نیز میخواهند به ناتو بپیوندند.
سانا مارین، نخستوزیر فنلاند اخیرا گفت کشور او، که با روسیه مرزی حدودا ۱۳۰۰ کیلومتری دارد، طی هفتههای آتی درباره پیوستن به ناتو تصمیم خواهد گرفت.
حمله روسیه به اوکراین اروپا را ناچار کرده که ترکیب امنیتی در قاره سبز را از نو بچیند. سوئد و فنلاند هر دو طی نزدیک به نیمقرن جنگ سرد «غیرمتعهد» باقی ماندند اما حالا چرخش در سیاستهای مربوط به مسائل امنیتی این دو کشور، نمودار آن چیزی است که در سایر اروپا نیز جریان دارد. از جمله آلمان که در پی افزایش عظیم بودجه نظامی است؛ چرخش دو قدرت خنثی به سوی غرب و تمایل آلمان به کنار گذاشتن احتیاط نظامی که به خرج میداد، همهوهمه نشانگر آغاز عصری جدید است.
اما پیوستن به ناتو برای سوئد و فنلاند خطراتی به همراه دارد. این دو کشور مدتهاست توازن حساس بین هماهنگی با غرب و تحریک نکردن روسیه، همسایه قدرتمندشان را حفظ کردهاند. پیوستن این دو کشور اسکاندیناوی به ناتو بیشتر از آنکه راهحلی برای امنیت باشد، «معمای امنیت» به وجود میآورد.
معمای امنیت چیست؟
اصطلاح «معمای امنیت» نخستین بار از سوی جان هرتز، پژوهشگر عصر جنگ سرد و در سال ۱۹۵۱ ارائه شد. این اصطلاح زمانی به کار برده میشود که ملتهای ضعیفتر میکوشند قدرتشان را افزایش دهند تا از پس دولتی قدرتمندتر برآیند. در مثال حاضر، کشورهای اسکاندیناوی تصمیم گرفتهاند به ناتو بپیوندند. در این حالت، روسیه، یا همان کشور قدرتمند، بهاحتمال زیاد چنین اقدامی را تهدید تلقی میکند و مطابق با اقدامی اینچنینی، واکنش نشان خواهد داد.
با چنین توضیحی، جای تعجب نیست که روسیه به رغبت سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو چنین واکنش تندی نشان داده باشد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین اخیرا ناتو را اسباب ایجاد درگیری توصیف کرد و هشدار داد که پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، ثباتی نصیب قاره اروپا نخواهد کرد.
روسیه چه خواهد کرد؟
اظهار تمایل سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو، دو راه پیش روی روسیه قرار خواهد داد؛ اول اینکه روسیه میتواند بهدنبال افزایش قدرت خود از طریق رقابت تسلیحاتی برود و با توسل به ارتش، تهدید را از خود دفع کند؛ چنین رویکردی، میتواند اقداماتی همچون حمله پیشگیرانه احتمالی به ناتو را هم در بر بگیرد.
گسترش ناتو و ناتوانی روسیه در ایجاد توازن در قدرت از راه رقابت تسلیحاتی معمول و یا اتحاد جایگزین، دستکم تا حدودی، در وقوع جنگ اوکراین نقش داشته است. با وضعیت حاضر و احتمال پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، رییسجمهور روسیه ممکن است به این نتیجه برسد که یک حمله پیشگیرانه هستهای تنها گزینه پیش روی اوست.
پوتین بهصراحت اشاره کرده است که اگر نتواند تهدید برای روسیه را از راههای دیگر دفع کند به گزینه هستهای متوسل خواهد شد؛ دستیابی اخیر روسیه به «موشک کروز هایپرسونیک» میتواند برگ برنده مهمی برای این کشور باشد.
صاحبنظران بر این باورند که ناتو هنوز سامانهای برای تشخیص مطمئن جهت و سرعت موشکهای کروز هایپرسونیک در اختیار ندارد که میتواند پوتین را به این نتیجه برساند که یک حمله پیشگیرانه به ناتو، پیش از آنکه ناتو موفق به انجام یک ضدحمله باشد یک گزینه است. چنین اقدامی به روسیه شانس جان به در بردن از جنگی هستهای را میدهد و یا اینکه دستکم این کشور را در برابر غرب در موقعیت بهتری قرار میدهد.
جهانی خطرناکتر
دنیا طی ۷۰ سال گذشته تغییرات بسیاری داشته است. برخی صاحبنظران بر این باورند که گسترش ناتو به اسکاندیناوی، راهبرد فعلی غرب با روسیه را تغییر نمیدهد و خود موجب درگیری است. اما عدهای دیگر نیز با این دیدگاه شدیدا مخالفاند. ناتو گفته از پیوستن احتمالی فنلاند و سوئد استقبال میکند.
اگر تحریمهای سفتوسخت غرب بر روسیه کارگر بیفتد ممکن است تهدیدی برای بقای رژیم پوتین باشد. اگر چنین شود، پوتین ممکن است به استفاده از قدرت هستهای که اغلب با آن برای غرب خط و نشان میکشد، رو بیاورد. چنین تهدیدی در سیاست هستهای روسیه آشکارا ذکر شده و میتواند خطر علیه هر کشور عضو ناتو را افزایش دهد.
چنین است که بعضی کارشناسان میگویند بحث درباره پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو باید از لزوم واکنش به تهدیدی فوری از سوی روسیه فراتر برود و نهایت عواقب «معمای امنیت» که این دو کشور با آن مواجه خواهند شد، بهویژه امکان یک حمله هستهای را هم در نظر بگیرد.
«عدم تعهد» در طول تاریخ اغلب بهمعنای توانایی کناره گرفتن یک کشور از درگیریها و حفاظت از منافع ملی ویژه با به دور ماندن از مخمصهای جهانی بوده است. اتخاذ چنین موضعی به سوئد و فنلاند و دیگر کشورها همچون اتریش اجازه داده همواره مستقل باقی بمانند و دست کشیدن از آن، اسکاندیناوی را متحول خواهد کرد.