وقتی فرزند اونا هنسون یک روز از مدرسه آمد و به مادرش گفت که میخواهد از این به بعد سالمتر غذا بخورد، او پیش خودش فکر کرد که چه پیشرفتی! اما شش ماه بعد، فرزندش با تشخیص ابتلا به «اختلال خوردن» در بیمارستان بستری شد.
هنسون در لسآنجلس زندگی میکرد. سالها معلم کودکان بود و پیشینه کاری او روان شناسی آموزش بود. او فکر میکرد هر آنچه لازم داشته درباره جلوگیری از ایجاد اختلال خوردن در بچههایش بداند، آموخته است اما تجربه او با فرزند خودش به او نشان داد خانوادهها تا چه حد نیازمند یادگیریاند.
هنسون حالا به والدین بهطور خصوصی مشاوره میدهد تا به فرزندانشان ایجاد رابطه مثبت با غذا و بدنشان را یاد دهند.
به گفته متخصصان، اختلالات خوردن در افرادی از تمامی سنین، جنسیت و پیشینه دیده میشود.
بنا بر یک پژوهش که به تازگی در مجله پزشکی کودکان «جِما» منتشر شده است، پنج درصد کودکان در سنین ۹ و ۱۰ سالگی، علائمی از اختلالات خوردن بروز میدهند.
این پرسش که منشأ این اختلالات از کجاست، سوالی پیچیده است. به گفته یک متخصص، این اختلالات میتواند ناشی از تروما، ژنتیک، تنانگاره یا همان تصویری که فرد از بدن خودش دارد، فشار اجتماعی، گسستگی نظم در خوردن یا ترکیبی از تمامی این عوامل باشد.
نتایج یک پژوهش اخیر اما نشان میدهد حرفهای بزرگسالان هم در وقوع اختلالات خوردن در کودکان قطعا مؤثر است.
در این پژوهش بر واکنش دانشآموزان هنگامی که وزن آنها در مدرسه سنجیده و نتیجه آن برای والدینشان فرستاده شد، تمرکز شده بود. اگر دانشآموز در محدوده وزنی سالمی بود، مدرسه به والدین خبر میداد.
این پژوهش نشان داد که احتمال وزن کم کردن دانشآموزان، حتی آنانی که در محدوده وزنی درستی قرار داشتند، پس از فرستادن نامه به والدینشان بیشتر بود.
مشخص است که صحبت کردن درباره وزن آسیبزاست اما پژوهش مذکور نشان داد نظرات مثبت دادن به کودک درباره وزن او هم تأثیر مثبتی ندارد!
رابطه سالمتر با غذا، بدن و وزن در کودکی میتواند آغازگر مسیر زندگی شادتر برای فرد باشد. متخصصان بر این باورند که مراقب بودن بزرگسالان حین حرف زدن از وزن، میتواند در این زمینه مفید باشد.
تمرکز بر تعادل
اگر لیستی با کلماتی مثل بیسکوییت، بروکلی، ماهی سوخاری، بستنی، سیبزمینی سرخکرده و بادام به دست شما بدهند، احتمال اینکه به آن نگاهی سریع بیندازید تا خوراکی خوب و بد را از هم تفکیک کنید زیاد است.
به گفته هنسون، برچسب خوب یا بد زدن به غذاها، در ایجاد رابطه نادرست با غذا و بدن مؤثر است: «بسیاری از اختلالات خوردن از اینکه چه غذایی خوب یا بد است سرچشمه میگیرد. بسیاری از عادات غذایی سالم توصیف میشوند در حالی که چنین عاداتی بسیار شبیه به اختلالات خوردن هستند.»
لیزا دامور، متخصص در زمینه رشد دختران نوجوان، باور دارد که میشود به جای حرف زدن از غذای خوب و بد و سالم و ناسالم، بنا را بر تعادل گذاشت.
او میگوید که با تعادل میتوان تمرکز را بر مراقبت از خود از راههای چندجانبه مثل فعالیتهای لذتبخش، استراحت خوب، توجه به اینکه بدن چه میخواهد و غذاهایی متنوع گذاشت.
دامور میگوید که بدن کودکان میوه و سبزیجات زیاد و پروتئین سالم میخواهد و البته قطعا «هلههولههایی که خوردنشان به کودک مزه میدهد».
او تأکید دارد که بسیاری از گفتوگوهای والدین با فرزندانشان درباره وزن، درباره نگرانیهای بزرگسالانه خود آنان شکل گرفته است و هیچ ربطی به حرف زدن با کودک درباره وزن او ندارد.
والدین به الگوها توجه کنند
مهم است که هنگام حرف زدن از وزن کودکانتان با آنها مراقب باشید اما اینکه درباره وزن خودتان و دیگران چطور حرف میزنید هم اهمیت دارد.
تحسین خوشاندام بودن کسی، تعریف کردن از وزن کم کردن یک دوست یا شکایت از وزن خودتان، فارغ از اینکه چه وزنی داشته باشید، دنیای کودکان شما را درباره مسأله وزن، شکل میدهد.
شنیدن چنین حرفهایی همچنین به کودک یاد میدهد که سایز پایینتر بهتر است و وزن اضافه کردن بد است.
دامور میگوید که راههای کودک برای زیستن در جهان، متکی بر مشاهده است و شروع سنجش الگوها، از خانه آغاز میشود.
میتوانید از تغییر نحوه صحبت کردن از بدن مقابل کودکتان شروع کنید اما زدودن بار شرم و خجالت از دایره واژگان، دشوار است.
هنسون معتقد است پس از اینکه چیزی از دهانتان در رفت، مثلا اینکه از وزن کسی انتقاد یا از وزن کم کردن او تعریف کردید، با کودکتان درباره آنچه اتفاق افتاد صحبت کنید.
بنا بر پیشنهاد هنسون، مثلا میتوانید بگویید وقتی وسایل سفرمان را جمع میکردیم، دیدم که یکی از لباسهایم برایم کوچک شده و به تنم نمیرود و حرفهای خیلی بدی راجع به بدنم زدم که اینجور حرفها ناشی از یک تفکر قدیمی است و من واقعا در حال تلاشم تا درباره خودم جور دیگری فکر کنم.
انتقاد از بدن و وزن میتواند تأثیر منفی داشته باشد اما گفتن جملات مثبت درباره بدن مثل اینکه «تو خیلی زیبایی» یا «بدنت فرم خیلی خوبی دارد» چه؟
به گفته متخصصان پیامدهای گفتن چنین جملاتی هم پیچیده است.
دامور میگوید که نمیتوان از مردم انتظار داشت به فرزندانشان نگویند زیبایند اما تأکید میکند که هدف از توصیهها در این زمینه، این است که والدین ببینند چه میزان تعریف از کودک را صرف نظر دادن درباره ظاهر و چه میزان را صرف باطن او میکنند.
دامور توصیه میکند والدین جوری درباره بدن کودک حرف بزنند که بر روی ظاهر او تأکید نشود: «مثلا از قدرت بدنی او تعریف کنید یا توانایی بدنشان که به آنها اجازه انجام دادن کاری را میدهد؛ چرا که بر خلاف قدرت و توانایی، ظاهر و بدن تا حد زیادی متکی به شانس است و کار چندانی درباره آن نمیتوان کرد.»
به باور دامور، تعریف از خاص و زیبا بودن کودک هم جا و مکانی دارد اما باید اطمینان حاصل کرد که والدین بیشتر وقتشان را صرف تعریف از شخصیت کودک کنند نه ظاهر او.
دامور تأکید دارد که نظر دادن درباره وزن کسی، فارغ از نظر خوب یا بد، عیبهای زیادی دارد و بهتر است اگر میتوانید، اصلا از وزن حرف نزنید.