الیزابت هولمز، موسس شرکت آزمایشگاهی و تحقیقاتی «ترانوس»، آخر این ماه میلادی سال جاری (۲۷ آوریل ۲۰۲۳)، به جرم کلاهبرداری روانه زندان میشود تا دوران ۱۱ سال محکومیتش را پشت سر بگذارد.
هولمز متهم به چهار فقره کلاهبرداری مرتبط با استارتآپ آزمایش خون در ژانویه ۲۰۲۲ است و این در حالی است که برای مدتها، جهانی را بر سر کار گذاشته بود.
مجله فوربز در سال ۲۰۱۵ او را به عنوان جوانترین زن میلیاردر خودساخته در جهان معرفی کرد و هولمز، آهنربای سرمایه در سیلیکون وَلی شناخته میشد.
دادگاه درخواست هولمز برای آزادی تا زمان دادگاه تجدیدنظر را رد کرده است.
هولمز ، دانشجوی انصرافی دانشگاه استنفورد، همواره زن هدفمندی خوانده شده بود که ادعا میکرد دنیای آزمایش خون را متحول و تنها با یک قطره خون، صدها آزمایش خواهد کرد.
پیش از آنکه وال استریت ژورنال در گزارشی دست الیزابت هولمز را رو کند و گزارش کند که فنآوری ادعایی او اصلا کار نمیکند، روی استارتآپ هولمز صدها میلیون دلار سرمایهگذاری و ارزش آن ۹ میلیارد دلار عنوان شده بود و سالها طول کشید تا سرمایهگذاران بفهمند روی اسب لنگ شرط بستهاند.
سانی بالوانی، دوستپسر سابق هولمز و شریک اقتصادی پیشین او هم باید اواخر آوریل راهی زندان شود. بالوانی نیز به ۱۲ فقره کلاهبرداری و ۱۲ سال زندان محکوم شده است.
تحلیل ژورنال «سایکولوژی تودی» از شخصیت هولمز
سریالی با نام «دراپاوت» که مدتی پیش از شبکه «هولو» پخش شد به بُعد روانشناختی داستان الیزابت هولمز و ظهور و سقوط او پرداخت.
با وجود پخش چنین سریالی، پاسخ سوال افکار عمومی درباره این که واقعا در «ترانوس» چه رخ داد و همچنین شخصیت هولمز داده نشده و وضعیت همچنان به شکل معما باقی مانده.
سوال این است که او چطور موفق شد برای مدتی این همه طولانی، کلاهبرداری اینچنین عظیم و جدیای را ادامه دهد و البته سوال دیگر این که: این الیزابت هولمز واقعا چطور آدمی است؟
تلاش برای پاسخ به این سوال: «الیزابت هولمز واقعا چهجور شخصیتی دارد؟»
شخصیتپردازی هولمز سریال «دراپاوت» هوشمندانه است از آن رو که او یک سایکوپت (اجتماعستیز) بالفطره حریص یا یک قربانی بازی داده شده نمایش داده نمیشود (چیزی که خود هولمز در دادگاه ادعا کرد و گفت که درگیری او در این کلاهبرداری، تقصیر بالوانی است).
در این سریال، هولمز در سنین دانشجویی فردی جاهطلب و ایدهآلگرا به تصویر کشیده میشود که البته مشخصا کماعتماد به نفس است و طی زمان و تجربیات زندگی است که او را به الیزابت هولمزی تبدیل میکند که میتواند سر یک سیلیکون ولی را کلاه بگذارد.
«دراپاوت» روایتی باورپذیر و به اندازه کافی قانعکننده (از نظر روانشناختی) از شخصیت هولمز به مخاطب ارائه داده است.
هولمز نسخه جدید کلاهبرداران شرکتی قدیمی است
یک تحقیق که در سال ۲۰۱۱ در ژورنال اخلاق کسبوکار منتشر شده بود و به ارتکاب کلاهبرداری در ۳۹ شرکت آمریکایی بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۵ پرداخته بود، عوامل موثری که مسوولیت کلاهبرداری به شکل سیستماتیک را متوجه عوامل اجرایی شرکتها میکنند، بررسی کرده بود.
بسیاری از عواملی که در این پژوهش لیست شده، در شخصیت هولمز هم نمایان است.
برخی از این عوامل عبارتند از:
۱- توجیه: هولمز از دروغ گفتن به عنوان راهی برای سر پا نگه داشتن «ترانوس» استفاده میکرد.
۲- خودباوری: رسانهها و هیات مدیره هولمز، او را غرق تعریف و تمجید میکردند تا جایی که امر به خود او هم مشتبه شد و باورش شد که میتواند ناممکن را ممکن کند.
۳- تقلیل احساس گناه یا همان «هدف وسیله را توجهی میکند»: هولمز بارها تاکید کرده بود که هدف از تاسیس «ترانوس» کمک به مردم است اما اگر واقعا به آنچه میگفت باور داشت، پس به همان شکل در ذهنش، «شر» کلاهبرداری را با آن «خیر» که قرار بود از «ترانوس» عاید مردم شود، خنثی میکرد.
البته اینکه جهان درباره شخصیت کسی مانند الیزابت هولمز کنجکاو باشد چیز عجیبی نیست و اتفاقا خوب است.
نتیجه اصلی تحقیق سال ۲۰۱۱ نشان میدهد هنگام تحلیل شخصیت افرادی همچون هولمز، پای مواردی فراتر از انگیزههای سود مالی و البته عوامل روانی صاحبان و سران شرکتها که خود آنها را با رفتارهایشان به نمایش میگذارند، در میان است.
درک توجیه الیزابت هولمز بابت آن کلاهبرداری عظیم موجب میشود مردم بتوانند دست افرادی که رفتارهای مشابه نشان میدهند، پیش پیش بخوانند تا شاید بتوانند از تولد یک «ترانوس» دیگر جلوگیری کنند.