با تشدید حملات اسرائیل به نوار غزه در تلافی حمله بیسابقه حماس به جنوب این کشور، نگرانیها از درگیری گستردهتر و چند جانبه در خاورمیانه شدت گرفته است.
عرب نیوز در گزارشی نوشت جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران برای دههها از شبهنظامیان شیعه و همچنین گروههای سنی فلسطینی در خاورمیانه حمایت مالی و تسلیحاتی کردهاند. در نتیجه به احتمال زیاد اسرائیل اکنون در جنگ با سه یا چهار جبهه شامل حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه و حزبالله و جهاد اسلامی لبنان در کرانه باختری بهعنوان منطقه مورد حمایتشان، مواجه است.
حزبالله لبنان روز یکشنبه ۱۶ مهر با پرتاب راکت به سوی اسرائیل اولین هشدار را به تلآویو داد. این حملات، انتقام مرگبار اسرائیل را در پی داشت.
تبادل توپخانه در سراسر مرز دو کشور روز ۱۷ مهر ادامه یافت و سه مبارز حزبالله، دو شبهنظامی فلسطینی و یک افسر ارشد ارتش اسرائیل کشته شدند.
پنتاگون به حزبالله هشدار داد در گشودن جبهه دوم جنگ علیه اسرائیل «تجدیدنظر کند» و گفت که ایالات متحده آماده دفاع از اسرائیل است. فرماندهی مرکزی، گروه ناو هواپیمابر «یواساس جرالد آر فورد» را به شرق مدیترانه اعزام و اسکادرانهای نیروی هوایی آمریکا را در این منطقه تقویت کرد.
طبق گزارشها، ایالات متحده همچنین در حال بررسی استقرار ناو هواپیمابر دوم در نزدیکی اسرائیل بهعنوان عاملی بازدارنده است.
اوضاع در منطقه متشنج است اما حامیان حماس معتقدند شرایط به نفع آنهاست.
ناظران میگویند یک جنگ چندجانبه با اسرائیل از حمایت عمومی گسترده برخوردار نخواهد بود. در نتیجه میتواند از نظر سیاسی برای دو طرف پرهزینه و از نظر اقتصادی برای کشورهای منطقه فاجعهبار باشد.
تحلیلگران بر این باورند که نه حزبالله لبنان و نه اسرائیل به دلایل مختلف نمیخواهند در یک جنگ بزرگ منطقهای گرفتار شوند.
مایکل یانگ، سردبیر ارشد موسسه کارنگی خاورمیانه در بیروت به عربنیوز گفت: «من فکر میکنم هر دو طرف مقدار مشخصی از خشونت و تلفات را پذیرفتهاند. آنها اساسا نمیخواهند این نبرد به یک جنگ گستردهتر تبدیل شود.»
به گفته یانگ، حزبالله تا کنون میزان تلفات و اسرائیلیها این واقعیت را پذیرفتهاند که به دو پایگاه نظامیشان شلیک شده است.
یانگ افزود: «البته این یک بازی خطرناک است و هر لحظه ممکن است از کنترل خارج شود.»
آخرین جنگ بزرگ بین اسرائیل و حزبالله در سال ۲۰۰۶ رخ داد.
این جنگ با درک ضمنی این موضوع پایان یافت که خشونت بین طرفین در آینده به کشتزارهای شبعا محدود خواهد شد.
شعبا نوار کوچکی از مناطق مورد مناقشه در نزدیکی بلندیهای جولان است.
ایران و دستیاران شیعه آن در لبنان، عراق و یمن که خود را «محور مقاومت» میخوانند به شدت از حمله اخیر حماس به اسرائیل حمایت کردند.
خبرگزاری دولتی ایران روز ۱۶ مهر نوشت که ابراهیم رئیسی، رییس دولت جمهوری اسلامی، پس از آغاز حمله با رهبران حماس و جهاد اسلامی فلسطین تماس تلفنی داشته است.
در پی این حمله، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل گفت: «ما بهایی تعیین خواهیم کرد که برای دههها برای آنها و دیگر دشمنانمان به یادگار بماند.»
به گفته ناظران، اگر اسرائیل به تهاجم زمینی خود ادامه دهد، میتواند باعث بروز درگیری در بیش از یک جبهه شود.
محمد ضیف، فرمانده ارشد نظامی گردانهای القسام بهعنوان شاخه مسلح حماس، از گروههای شبهنظامی متحد ایران در لبنان، سوریه و عراق خواست به جنگ علیه اسرائیل بپیوندند.
احتمال مداخله آمریکا و تهدید کشورهای منطقه
در روزهای گذشته، گروههای مسلح عراقی و یمنی همسو با ایران تهدید کردند اگر دولت جو بایدن برای حمایت از اسرائیل مداخله کند، منافع آمریکا را با موشک و پهپاد هدف قرار خواهند داد.
گروه حشدالشعبی عراق هم تهدید کرد در صورت دخالت مستقیم ایالات متحده در درگیری، به نیروهای آمریکایی در این کشور حمله خواهد کرد.
ایالات متحده دو هزار و ۵۰۰ سرباز در عراق و ۹۰۰ سرباز دیگر در سوریه دارد.
ماموریت این سربازان مشاوره و کمک به نیروهای محلی در مبارزه با داعش است که سال ۲۰۱۴ بخشهای زیادی از خاک هر دو کشور را تصرف کرد.
روز ۱۷ مهر هادی عامری، سیاستمدار عراقی و رهبر گروه سیاسی و نظامی سازمان بدر گفت: «اگر آنها مداخله کنند ما هم مداخله خواهیم کرد .... ما همه اهداف آمریکایی را مشروع میدانیم.»
بدر که بخش بزرگی از نیروهای بسیج مردمی عراق را تشکیل میدهد، سازمانی شبهنظامی-دولتی است که بسیاری از جناحهای مورد حمایت جمهوری اسلامی را شامل میشود.
اواخر روز ۱۸ مهر موشکهایی از سوریه به سوی اسرائیل شلیک شد؛ جایی که حزبالله و دیگر شبهنظامیان مورد حمایت رژیم ایران با تایید بشار اسد، رییس دولت سوریه، در مرز دو کشور حضور دارند.
بر اساس گزارشها این موشکها در زمینی باز در شمال اسرائیل فرود آمدند.
در یمن، رهبر حوثیهای شیعه روز ۱۸ مهر هشدار داد شبهنظامیان به هر گونه مداخله آمریکا در غزه با پهپاد، موشک و سایر گزینههای نظامی پاسخ خواهند داد.
به گفته او «این گروه همراه با سایر اعضای محور مقاومت برای رویارویی با اسرائیل آماده است.»
کارشناسان میگویند هر گونه تشدید درگیری با حزبالله لبنان محاسبات منطقهای را بهطور کامل تغییر داده و اسرائیل را با چالشی امنیتی در مقیاسی مواجه میکند که در نیم قرن گذشته دیده نشده است.
هاشم صفیالدین، یکی از مقامات ارشد حزبالله روز یکشنبه در یک گردهمایی در شرق بیروت خطاب به حماس گفت: «تاریخ، تفنگها و موشکهای ما در کنار شماست.»
با این حال ممکن است حزبالله وارد این درگیری نشود.
زرادخانه موشکهای این کشور که در حال حاضر به سمت اسرائیل نشانه رفته است، یک عامل بازدارنده قوی برای اقدام پیشگیرانه اسرائیل علیه ایران محسوب میشود.
بحث هزینهها و پشتوانه سیاسی نیز مطرح است.
به دلیل درگیریها و افزایش شدید قیمت مواد غذایی و سوخت در کنار ضعف اقتصادی جهانی، دیدگاه عمومی بر این است که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به هیچوجه نمیتواند در برابر پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم یک درگیری بزرگ مقاومت کند.
کارشناسان میگویند وضعیت اقتصاد سیاسی در کشورهای عربی از تونس و لیبی در غرب تا یمن در شرق نامطلوب است.
بر اساس اعلام صندوق بینالمللی پول در ماه ژوئن سال جاری، ترکیبی از ریسکهای مالی و تحولات خارجی مانند افزایش نرخ بهره و افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت، اقتصاد عمومی را در بخشهای کمدرآمد و متوسط جهان عرب تحت فشار شدید قرار داده است.
در لبنان، چندین سیاستمدار نسبت به کشیده شدن این کشور به درگیری اسرائیل و حماس هشدار داده و گفتهاند ثبات و وحدت در بحبوحه بحران اقتصادی طولانی باید در اولویت قرار گیرد.
نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، بر لزوم حفظ امنیت تاکید کرده است.
عبدالله بوحبیب، وزیر امور خارجه لبنان نیز از حزبالله خواسته تا اطمینان خاطر دهد به جنگ نخواهد پیوست.
تحلیلگران میگویند دولت لبنان که حدود یک سال است بدون رییسجمهوری اداره میشود، تقریبا هیچ نفوذی بر تصمیمات حزبالله ندارد.
همچنین به گفته این تحلیلگران، میزان تمایل حزبالله برای دخالت در مناقشه غزه تا حدی به این بستگی دارد که اسرائیل تا چه حد در مقابله با حماس پیش برود.
هر گونه تلاش برای حذف کامل این گروه ممکن است منجر به تشدید تنش در منطقه شود.
یانگ از کارنگی خاورمیانه به عربنیوز گفت: «احساس میکنم عنصر دیگری وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و آن اقداماتی است که اسرائیلیها در غزه انجام خواهند داد. اگر آنها حماس را از نظر وجودی تهدید کنند میتوان انتظار داشت که حزبالله برای جلوگیری از این اقدام دست به مداخله بزند.»
یانگ در ادامه گفت: «از نظر اسرائیل، حذف حماس به معنای تسلط کامل غزه بدون تلفات زیاد است. آنها بر این باورند که این امر مستلزم ورود ارتش به خانهها و دستگیری هزاران مرد جوان به جرم همکاری با شبهنظامیان حماس است.»
او افزود: «اما به نظر من این برای اسرائیلیها بسیار چالشبرانگیز است. شک دارم آنها بتوانند این کار را انجام دهند.»
به گفته یانگ، بدترین اتفاق ممکن برای اسرائیل دقیقا همان چیزی است که جمهوری اسلامی میخواهد: «کشاندن اسرائیلیها به نبرد خیابان به خیابان در غزه.»
اگر اسرائیل با حمایت ایالات متحده تصمیم بگیرد مستقیما با ایران به دلیل دست داشتن در حمله حماس مقابله کند، تهران میتواند با ایجاد اختلال در جریان نفت از طریق تنگه هرمز پاسخ دهد و منجر به افزایش شدید قیمت نفت خام در بازارهای جهانی شود.
قیمت نفت در این هفته در بحبوحه افزایش خطر جنگ گستردهتر که کشورهای عربی صادر کننده انرژی خلیج فارس را درگیر میکند، افزایش یافت.
برخی مفسران ابراز امیدواری کردهاند که نتیجه جنگ بین اسرائیل و حماس میتواند غافلگیر کننده باشد. همانطور که جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ منجر به توافقنامه صلح کمپ دیوید و عادیسازی روابط بین اسرائیل و مصر شد.
اما عبداللطیف المنوی، روزنامهنگار و ستوننویس مصری به احتمال حصول چنین نتیجهای شک دارد: «با توجه به آنچه تاکنون رخ داده است چنین نتیجهای نیازمند شروع یک روند سیاسی است ولی آیا حماس و اسرائیل میتوانند شریک صلح باشند؟ هر دو طرف فرصتهای متعددی برای اثبات این موضوع داشتهاند.»
به گفته او، حماس این شانس را داشت که مسوولانه غزه را اداره کند تا ارزش خود را ثابت کند و این تصور را از بین ببرد که چیزی بیش از یک مافیای اسلامی فلسطینی است: «آنها میتوانستند بهجای اینکه بهعنوان پنجه گربه برای رژیم ایران عمل کنند، به حفظ سیطره خود بر غزه ادامه دهند و هدف اصلی خود را ایجاد آیندهای جدید برای فلسطینیها در مشارکت با شرکای خود در رامالله قرار دهند.»
واضح است که در کوتاه مدت، حمله مرگبار حماس امیدها به صلح را از بین برده و باعث افزایش نگرانیها برای خارج شدن اوضاع از کنترل شده است.
این حمله شبح یک جنگ ویرانگر را ایجاد کرده و کشورهایی را که اقتصاد آنها از قبل در وضعیت مخاطرهآمیزی قرار داشت، به سمت وضعیتی بدتر سوق میدهد.
تنها زمان نشان خواهد داد که آیا این درگیری شانس حل و فصلی را که حقوق و خواستههای کشوری مردم فلسطین را به شیوهای معنادار پیش ببرد افزایش داده است یا خیر.