فرهاد نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با گروه رسانهای دنیای اقتصاد تاکید کرد در اقتصادی که تورم در آن نهادینه شده است، هزینه درستکار بودن بسیار بالاست.
او گفت: «یک مشکل ادبیات دینی سیاستگذاری همین است که خود سیاستگذار تورم را میآفریند و همانها مردم را به درستکاری و فضیلت تشویق و توصیه میکنند.»
نیلی در جای دیگری از این گفتوگو به نقد حکمرانی اقتصادی پرداخت و گفت: «اگر یک عدهای تورم را درست میکردند و عده دیگری مردم را به درستکاری تشویق میکردند، خیلی مایه تعجب نبود اما همانها که تورم را درست کردهاند همزمان مردم را به درستکار بودن تشویق میکنند.»
به گفته این استاد اقتصاد دانشگاه، اقتصاد ایران یک اقتصاد پیچیده و درهم تنیده است که مسایلش هیچ گاه حل نشدهاند و همین انبار مسایل حل نشده، حساسیتهای جامعه را پایین آورده است.
نیلی یکی از شرهای بزرگ موجود در اقتصاد ایران را تورم بالا و شر دیگر را پايين بودن رشد اقتصادی برشمرد و ابراز تاسف کرد که «به راحتی از کنار این شرور گذر میشود چرا که به دلیل فراگیر شدن این شرها، آنها دمدستی تلقی میشوند».
این اقتصاددان ادامه داد: «مشاهدات من نشان میدهند مدام مجموعه مسایل حلپذیر در ایران کمتر و کمتر میشوند.»
به گفته نیلی در تجربه جهانی و در ادبیات اقتصادی به این جمعبندی رسیدهاند که مقابله با فساد با مچ گرفتن انجام نمیگیرد.
او با اشاره به روند تدریجی پرشمار شدن دستگاههای ناظر برای مقابله با فساد گفت: «امروز ثابت شده است عملکرد دستگاههای نظارتی فقط هزینه فساد را بالا میبرد و فساد را نهادینه میکند اما منجر به رفع فساد نمیشود.»
این استاد دانشگاه معتقد است در بهترین حالت، خروجی چنین رویکردی در مقابله با فساد، به معرفی چند اسم به عنوان مفسد اقتصادی میانجامد اما ساز و کارهای فسادآفرین همچنان باقی میمانند.
نیلی در بخش دیگری از این گفتوگو تاکید کرد: «در اقتصاد هرکولی وجود ندارد که بتواند همه کارهای نشدنی را انجام دهد.»
به گفته، او در ایران هر چهار سال یکبار دنبال پاکدستانی میگردند که نظام حکمرانی را از آلودگی پاک کنند، بنابراین: «افرادی که هیچ سابقه اجرایی و تجربه مدیریتی ندارند، به صرف داشتن یک رزومه سفید مثل هرکول وارد نظام اداری میشوند تا آن را پاکیزه کنند.»
نیلی گفت: «در نظام حکمرانی ما یک تناقض شکل گرفته است به طوری که شما با هر مسوول، مجری و سیاستگذاری که صحبت میکنید بر نشدنی بودن چنین تغییر و اصلاحی اعتراف میکند.»
این اقتصاددان در بیان دلایل ناممکن بودن تغییر و اصلاح در نظام حکمرانی به سه لایه از موانع و مشکلات اشاره کرد و گفت: «در لایه اول ناکاراییها، در لایه دوم ناکارآمدیها و در لایه سوم کلافی از تعارض منافع وجود دارد که اجازه تغییر را نمیدهند.»
به گفته نیلی، ادبیات اقتصادی مبتنی بر خلق ارزش است اما ادبیات رایج در ایران این است که ما ایرانیان بر دریایی از ثروت نشستهایم و فقط کافی است دستمان را در این دریا فرو برده و از این دریا بهرهبرداری کنیم.
این اقتصاددان، گرانقیمتترین و ارزشمندترین ثروت ایران امروز را جوانان دانست و گفت: «سخاوتمندانه اجازه دادهایم جوانان مهاجرت کنند و بروند. باید ناز اینها را خرید و حواسمان باشد که این ثروت از بین نرود.»