جنگ اسرائیل و حماس در غزه می‌تواند «لحظه قوی سیاه» فلسطین باشد؟

دوشنبه ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

بمب‌ها و موشک‌‌ها همچنان بر غزه می‌‌بارند، محله‌‌های مسکونی را تخریب می‌کنند و آمار کشته‌‌شدگان به آمار جنگ‌های خونین در طول تاریخ اضافه می‌شود. با وجود این شرایط، همچنان ممکن است بشود سرنخ‌هایی پیدا کرد درباره چگونگی پایان دادن به این جنگ و تاثیرش بر چشم‌انداز سیاسی خاورمیانه.

وب‌سایت عرب نیوز در گفت‌وگو با آرون برگمن، مورخ و محقق سیاسی اسرائیلی و ساکن بریتانیا به بررسی امکان تحقق راه‌حل دو-کشوری میان اسرائیل و فلسطین پرداخت.

او به‌عنوان نویسنده چندین کتاب درباره جنگ‌های به ظاهر پایان‌ناپذیر اسرائیل و فلسطینیان، این احتمال را مطرح کرد که در این دور از درگیری‌های اسرائیل و فلسطین، شاهد «لحظه قوی سیاه» باشیم.

برگمن «لحظه قوی سیاه» را این چنین توصیف کرد: «استعاره‌‌ای که توسط سیاسیون، نظریه‌پردازان و تحلیل‌گران مالی استفاده می‌شود؛ لحظه قوی سیاه، رویدادی نادر و غیر‌منتظره را توصیف می‌کند که پیامدهایی چشمگیر و غیر‌قابل پیش‌بینی به همراه دارد.»

تاسیس کشور اسرائیل

برگمن به عرب نیوز گفت اسرائیل ۷۵ سال در جنگ بوده است. از زمانی که داوید بن گوریون، رییس لهستانی‌الاصل سازمان جهانی صهیونیسم در ۱۴ می ‌۱۹۴۸ و روز پایان یافتن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، تاسیس کشور اسرائیل را اعلام کرد.

به دلایل سیاسی، بریتانیا از سال ۱۹۱۷ و زمانی که اعلامیه بالفور را صادر کرد از تاسیس خانه ملی برای یهودیان در فلسطین دفاع کرده است.

در اعلامیه بالفور، بریتانیا متعهد شد از «خانه ملی برای مردم یهودی در فلسطین» حمایت کند.

آرتور بالفور ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنت‌‌های دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیق‌‌تر از خواسته‌‌ها و تعصبات ۷۰۰ هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین باستانی زندگی می‌‌کنند.»

شاید اکنون، پس از تقریبا یک قرن درد و رنج، حمله حماس محرکی برای اسرائیل و جهان باشد تا در نهایت بدانند «سنت‌‌های دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده اعراب فلسطین»، اهمیتی برابر با قوم یهود دارد.

اولین هشدارها در مورد پیامدهای اجتناب‌‌ناپذیر «سرریز جمعیت بیگانه به یک کشور عربی» از سوی یکی از اعضای مجلس اعیان بریتانیا در سال ۱۹۲۰ مطرح شد.

لرد سیدنهام در مناظره‌ای در مورد قیومیت فلسطین در مجلس اعیان در ۲۱ ژوئن ۱۹۲۲ گفت آسیبی که این امر به همراه خواهد داشت، ممکن است هرگز جبران نشود ...

سیدنهام ادامه داد: «کاری که ما انجام داده‌ایم با امتیاز دادن نه به مردم یهود، بلکه به یک بخش افراطی صهیونیستی، زخمی در شرق ایجاد خواهد کرد که هیچ‌کس نمی‌‌تواند بگوید این زخم تا کجا ادامه خواهد یافت.»

برگمن در جواب این سخنان گفت: «تا به امروز، حدود سه چهارم قرن ...»

ترازنامه بیش از ۶۰ سال درگیری

اقدام آغازین در این تراژدی طولانی‌مدت که تا به امروز در جریان است، جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ بود که قبل از جنگ داخلی بین جوامع عرب و یهودی و با خشم جهان عرب از طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین آغاز شد.

این طرح که در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید ۵۶ درصد از سرزمین را به یهودیان اختصاص داد؛ اگرچه در آن زمان تعداد اعراب در فلسطین، دو برابر یهودیان بود.

همان‌طور که برگمن در سال ۲۰۱۰ در کتاب خود با عنوان «جنگ‌های اسرائیل، تاریخچه‌ای از سال ۱۹۴۷» نوشت، اگر از منظر تاریخی به این جنگ‌های جداگانه و کوتاه‌مدت نگاه کنیم می‌توانیم آن‌ها را به عنوان یک درگیری مداوم در نظر بگیریم.

در این درگیری ابتدا سرزمین فلسطین و سپس سرزمین‌هایی که به وسیله یهودیان تصرف شده‌اند (به عنوان علتی برای تکرار آتش‌افروزی) عامل اصلی بروز جنگ‌‌های بعدی بودند.

پس از حدود ۶۰ سال درگیری، ترازنامه جنگ نشان می‌دهد در میدان نبرد هیچ پیروزی آشکاری نه برای اعراب و نه برای اسرائیل وجود نداشته است.

با این حال برگمن معتقد است با وجود وحشت مهار‌نشدنی حمله هفتم اکتبر حماس و واکنش نظامی سازش‌ناپذیر اسرائیل، درگیری کنونی ممکن است در نهایت راه را به سوی راه‌حل دو-دولتی هموار کند.

اشغال مجدد غزه

به گفته برگمن، در نگاه اول ممکن است این امر خلاف واقع به نظر برسد چون اگرچه بنیامین نتانیاهو، نخست‌‌وزیر اسرائیل، برنامه‌‌ریزی دولتش را برای اشغال مجدد غزه رد کرده اما این موضوع دقیقا همان چیزی است که جنگ‌طلبان حاضر در دولت او خواستارش هستند.

برگمن گفت: «افرادی افراطی در دولت اسرائیل وجود دارند که آرزوی بازگشت به بازسازی شهرک‌های یهودی در غزه را دارند که آریل شارون در سال ۲۰۰۵ آن‌ها را تخلیه کرد.»

او معتقد است مناقشه کنونی چنین پایانی نخواهد داشت: «آن زمان شارون فهمید هشت هزار شهرک‌‌نشین یهودی نمی‌توانند میان یک میلیون و ۳۰۰ هزار فلسطینی زندگی کنند. اکنون چگونه افراطیون انتظار دارند شهرک‌‌نشین‌‌ها میان دو میلیون و ۲۰۰ هزار فلسطینی، پس از ویرانی‌‌های کنونی زندگی کنند؟ آن‌هم وقتی ساکنان، دشمنی بیشتری نسبت به اسرائیل خواهند داشت.»

علاوه بر این، هر گونه بازگشت اسرائیل به نوار غزه با مخالفت کل جامعه بین‌‌الملل، به ‌ویژه آمریکا مواجه خواهد شد که اکنون اسرائیل بسیار به حمایت آن وابسته است.

در حال حاضر برای بسیاری، صحنه‌‌های فرار فلسطینی‌‌ها از خانه‌‌های خود در غزه یادآور خاطرات دردناک آوارگی اجباری بیش از نیمی از جمعیت فلسطین قبل و در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ است.

شدت واکنش اسرائیل به وقایع هفتم اکتبر، خاطرات جنگ شش روزه ۱۹۶۷ را تداعی می‌کند که در پایان، اسرائیل به قیمت آوارگی صدها هزار عرب فلسطینی، بلندی‌های جولان، نوار غزه، شبه جزیره سینا و کرانه باختری را تصرف کرد.

برگمن، استاد ارشد دپارتمان مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، به دنبال بررسی قسمت دیگری از درگیری‌های طولانی اسرائیلی-فلسطینی است تا سرنخی از چگونگی وقوع رویدادها در حال حاضر به‌دست آورد.

او در این خصوص به عرب نیوز توضیح داد ۵۰ سال پیش در اکتبر ۱۹۷۳، یک حمله غافلگیرکننده به اسرائیل از سوی ائتلافی از کشورهای عربی به رهبری مصر با انگیزه بازپس‌گیری زمین‌های تصرف شده به دست اسرائیل در سال ۱۹۶۷ انجام شد.

جنگ رمضان یا یوم کیپور، با پیروزی اسرائیل به پایان رسید. این نبرد به شدت با تسلیحات آمریکایی حمایت شد اما زنجیره‌ای از وقایع را به راه انداخت که چشم‌انداز سیاسی و سرزمینی را تغییر داد.

به رسمیت شناخت اسرائیل از جانب مصر

برگمن گفت پیش از جنگ ۱۹۷۳ انور سادات، رییس‌‌جمهوری مصر پیشنهاد صلحی را به اسرائیلی‌‌ها ارائه کرد.

او به اسرائیلی‌ها گفت از شبه‌جزیره سینا نه به طور کامل بلکه تا ۳۵ کیلومتر عقب‌نشینی کنند تا قاهره یک روند صلح را آغاز کند.

گلدا مایر، نخست‌وزیر وقت اسرائیل این پیشنهاد را رد کرد و در نتیجه انور سادات وارد جنگ شد.

برگمن افزود: «نکته جالب اینجاست که پس از جنگ، دقیقا عقب‌نشینی مدنظر سادات اتفاق افتاد. در سال ۱۹۴۷ اسرائیلی‌ها دقیقا ۳۵ کیلومتر در شبه جزیره سینا عقب رفتند.»

پیشروی تانک‌های مصری در جنگ اعراب و اسرائیل، سال ۱۹۴۸- عکس: AFP

به گفته برگمن، اسرائیلی‌‌ها پس از نبرد ۱۹۷۳ حاضر به انجام کارهایی بودند که قبلا و به خاطر جنگ آمادگی‌اش را نداشتند: «این همان "لحظه قوی سیاه" بود و شاید آنچه اکنون می‌بینیم نیز یک "قوی سیاه" باشد که می‌تواند همه چیز را تغییر دهد.»

برگمن گفت این اتفاق به نوبه خود منجر به توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ و امضای پیمان صلح تاریخی بین اسرائیل و مصر در سال بعد از آن شد.

مصر با امضای پیمان صلح، اولین کشور عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و توانست کل شبه‌جزیره سینا را باز پس بگیرد.

توافق صلح میان مصر و اسرائیل باعث شد انور سادات و مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل جایزه صلح نوبل دریافت کنند؛ هر چند در جهان عرب این اقدام سادات به عنوان خیانت به فلسطینی‌ها و آرمان فلسطین محکوم و منجر به ترور او در سال ۱۹۸۱ شد.

برگمن که از سال ۱۹۸۹ در بریتانیا زندگی می‌‌کند، مرتبا برای دیدار با خانواده به اسرائیل بازمی‌‌گردد و از نزدیک با چشم‌‌انداز نظامی، سیاسی و اطلاعاتی این کشور آشناست.

او به مدت شش سال در نیروهای دفاعی اسرائیل خدمت کرد، به عنوان سرگرد در جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ حضور داشت و سپس به عنوان دستیار پارلمانی در کنست کار کرد.

برگمن در سال ۲۰۱۶ کتاب «جاسوسی که سقوط کرد» را با موضوع جاسوسی میان مصر و اسرائیل نوشت و نتفلیکس بر اساس آن یک مستند تهیه کرد.

او گفت: «اشتباه برداشت نکنید! آن‌چه در هفتم اکتبر اتفاق افتاد وحشیانه بود؛ هم‌تراز با جنایات داعش در بالاترین حد شیطانی ممکن. اما اگر صرفا از منظر نظامی به آن نگاه کنیم متوجه می‌شویم این یک عملیات بسیار موفق برای حماس بود.»

برگمن ادامه داد: «آن‌ها اسرائیلی‌ها را غافلگیر کردند. تصور می‌‌کنم در حال حاضر بسیاری از فلسطینی‌‌ها در نوار غزه به دلیل آنچه بر سرشان آمده عصبانی هستند اما در درازمدت، این حمله پس از سال‌ها پیروزی‌های اسرائیل و تحقیر فلسطینیان، به عنوان یک رویداد بزرگ در تاریخ مردم فلسطین تلقی خواهد شد.»

برگمن معتقد است مرحله کنونی درگیری به زودی، در چند روز یا چند هفته دیگر به پایان خواهد رسید زیرا آمریکایی‌ها حملات اسرائیلی‌‌ها را متوقف خواهند کرد: «بایدن در صورت ادامه جنگ، از شکست در انتخابات می‌‌ترسد اما صدای بال‌‌های قوی سیاه در اتفاقی که ممکن است بیفتد به گوش می‌‌رسد.»

لحظه قوی سیاه

از نظر برگمن چندین پیامد احتمالی وجود دارد که از میان آن‌ها قصد نتانیاهو برای نابودی کامل حماس، غیرممکن است؛ چون حماس فقط یک گروه از آدم‌ها نیست و یک ایده است که به سادگی از بین نخواهد رفت: «اما اگر می‌‌خواهید ایده‌‌ای را از بین ببرید، باید آن را با ایده‌‌ای بهتر جایگزین کنید. ایده بهتر برای فلسطینی‌ها این است: اینجا شما دولت خود را خواهید داشت.»

هر چند در شرایط فعلی چنین اتفاقی یک چشم‌انداز ایده‌آل به نظر می‌رسد اما به گفته برگمن، این دقیقا ماهیت سناریوی «قوی سیاه» است.

او افزود: «به گمان من تحت فشار ایالات متحده، اسرائیل می‌‌تواند بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به غزه را تسهیل کند. در این سناریو، شخص دیگری می‌تواند جایگزین محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان شود.»

برگمن گفت: «به عنوان مثال، اسرائیل می‌تواند کاری شجاعانه انجام دهد و مروان برغوثی را از زندان آزاد کند.»

مروان برغوثی، سیاستمدار فلسطینی است که در سال ۲۰۰۲ به حبس ابد محکوم شد و اکنون در زندان به سر می‌برد.

به گفته برگمن، برغوثی به عنوان یک کاندیدای بالقوه متحد تلقی می‌شود که با حضورش می‌‌توان حکومت خودگردان فلسطین را دوباره بر دو منطقه حاکم کرد.

او گفت: «البته جناح راست در اسرائیل از انجام چنین کاری بسیار اکراه خواهد داشت زیرا کل سیاست نتانیاهو "تفرقه بینداز و حکومت کن" بوده است. این او بود که می‌خواست حماس را در قدرت نگه دارد و آن‌ها را قدرتمند کرد.»

تظاهرات گسترده

به گفته برگمن، پس از پایان این مرحله، تظاهرات گسترده‌‌ای در اسرائیل برگزار می‌‌شود که بسیار بزرگ‌تر از هر چیزی است که قبلا دیده‌‌ شده: «در حال حاضر خشم سرکوب شده بسیار زیادی در اسرائیل وجود دارد. پس از جنگ این خشم آزاد خواهد شد.»

او افزود: «این خشم ناشی از شکست پاسخ نظامی به حمله حماس، مدیریت نادرست گروگان‌‌گیری از سوی دولت و افزایش نارضایتی از تحریک جنبش شهرک‌‌نشینان از طریق تهاجمات مکرر به مسجد الاقصی، ضرب و شتم نمازگزاران، حمله به آن‌ها و بیرون کشیدن مردان مسن از مسجد الاقصی است.»

همین اقدامات بود که از سوی محمد الضیف، فرمانده حماس در حمله هفتم اکتبر، به عنوان محرک درگیری کنونی ذکر شد.

یک منبع نزدیک به حماس در روز ۱۱ اکتبر به خبرگزاری رویترز گفت برنامه‌ریزی برای این حمله از ماه می سال ‌۲۰۲۱ آغاز شده بود.

برگمن با اشاره به تداوم تظاهرات در اسرائیل درباره سرنوشت نتانیاهو گفت: «کابینه کنونی، نماینده اسرائیل واقعی نیست. به احتمال زیاد افراطیونی که به آن‌ها اجازه ورود به دولت داده شد، باید بروند و راه را برای یک دولت عمل‌گراتر اسرائیلی و در نهایت امکان تشکیل یک دولت فلسطینی واحد در غزه و کرانه باختری هموار کنند.»

به گفته او، در این صورت اساس راه‌حل دو کشوری به وجود خواهد آمد: «اتفاقی که "بازی پایانی" است و آمریکایی‌‌ها در تلاش‌اند اسرائیل را به سمت آن سوق دهند.»

برگمن در انتهای این گفت‌وگو یکی از اثرات حمله هفتم اکتبر را شوکی خواند که می‌تواند چشم‌انداز سیاسی اسرائیل را تا پایه‌های آن متزلزل کند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

خبرها
چشم‌انداز با مهدی مهدوی‌آزاد
خبرها
اقتصاد و بازار

شنیداری

پادکست‌ها