پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، فرزندآوری از طریق مادر جایگزین را عملی «نفرتانگیز» خواند. این اظهارات موجی از واکنشها و انتقادها در پی داشت که بار دیگر بحثها درباره این چالش اخلاقی دنیای مدرن را به صدر خبرها بازگرداندند.
جیل فیلیپوویچ، روزنامهنگار و نویسنده مقیم نیویورک، با انتشار مقالهای در سیانان به اظهار نظر پاپ در مورد «رحم جایگزین» پرداخت.
او خطاب به زنان جهان نوشت: «پاپ فرانسیس، مردی که تجرد را به صورت مادامالعمر برای خود برگزیده و ریاست یک پدرسالاری مذهبی را برعهده دارد که در آن زنان نمیتوانند پستهای رهبری عالی را عهدهدار شوند و رهبران مرد مجاز به ازدواج، داشتن رابطه جنسی یا تولید مثل نیستند، اعتقاد دارد "رحم جایگزین نفرتانگیز است".»
پاپ فرانسیس در سخنرانی سالانه خود استفاده از رحم جایگزین را به دلیل «تجاریسازی» حاملگی، همردیف اعمالی همچون جنگ، تروریسم و دیگر تهدیدات علیه صلح و بشریت قرار داد و خواستار ممنوعیت آن در سراسر جهان شد.
پاپ گفت: «کودک متولد نشده نباید به هدفی برای قاچاق تبدیل شود.»
او عمل «مادر جایگزین» را بیانگر «تجاوز شدید به حیثیت زن و کودک» بر اساس بهرهبرداری از نیازهای مادی مادر و در نتیجه نفرتانگیز خواند و گفت که کودک هرگز نباید «پایه یک قرارداد تجاری» باشد.
فلیپوویچ، نویسنده کتاب «بچه جنگ، بیا راجع به دلایل عقبماندگی نسلمان صحبت کنیم»، در واکنش به این اظهارات گفت پاپ فرانسیس از کلمه «نفرتانگیز» برای توصیف «مادر جایگزین» استفاده کرد و آن را بهعنوان قاچاق انسان، در فهرستی از تهدیدات جدی برای بشریت، از جمله تروریسم و جنگ گنجاند.
پاپ همچنین مخالف سایر تصمیمات مربوط به «تنظیم خانواده» از جمله سقط جنین، پیشگیری از بارداری و لقاح آزمایشگاهی است.
به گفته فلیپوویچ، اظهارات پاپ در مورد رحم جایگزین، در واقع گسترش آموزههای کلیسا در مورد جنسیت و زندگی انسانی است: «در واقع منظور پاپ این است: تا آنجا که ممکن است بچهدار شوید، پروسه را با پیشگیری از بارداری یا سقط قطع نکنید و آن را به دست خدا بسپارید و از آیویاف یا رحم جایگزین استفاده نکنید.»
چنین دستورالعملی به گفته فلیپوویچ برای امیال پیچیده انسانی، بسیار ساده است.
چالشهای اخلاقی درباره شکلی متفاوت از فرزندآوری
پاپ تنها کسی نیست که با «رحم جایگزین» مخالفت میکند.
رحم اجارهای در بخش بزرگی از اروپا ممنوع یا محدود شده و در ایتالیا غیرقانونی است. چند ایالت آمریکا نیز آن را غیرقانونی اعلام کردهاند.
بر اساس گزارش سیانان، رحم جایگزین از نظر اخلاقی یکی از سختترین و پیچیدهترین موضوعات مربوط به باروری به شمار میرود زیرا این روش ممکن است موجب استثمار زنان فقیرتر به وسیله افراد ثروتمندی شود که میخواهند برای حمل و تولد فرزندانشان، پول بپردازند.
فمینیستها هنگام بحث در مورد تولید مثل، اغلب بر مفهوم «حق انتخاب» تکیه میکنند. درست است که «حق انتخاب» نقطهای کلیدی محسوب میشود اما تنها نگرانی موجود در این مورد نیست.
با توجه به روند حاضر، «رحم اجارهای» اغلب از طریق زنان فقیر در کشورهای در حال توسعه، برای حمل و به دنیا آوردن نوزادان افراد بسیار ثروتمندتر در کشورهای ثروتمند و توسعهیافته انجام میشود.
اختلافات موجود میان این دو طبقه، احتمال سوءاستفاده را افزایش میدهد.
فیلیپوویچ «حق انتخاب» را برای زنان فقیری که با چنین پیشنهادی روبهرو میشوند، تا حد زیادی بیمعنا دانست.
او در این خصوص نوشت: «اگر زنی نتواند قراردادی را که از او خواسته شده بخواند چه؟ اگر نتواند برای شرایط بهتر مذاکره کند، اگر به عللی چون زایمان زودرس، دستمزدش را دریافت نکند یا اگر نتواند بهطور کامل روندی را که قرار است طی کند کاملا درک کند؟ به نظر شما حق انتخاب در مورد او چه معنایی دارد؟»
بسیاری از این شرایط برای زنان در کشورهای در حال توسعه که به پایتختهای جهانی «رحم اجارهای» تبدیل شدهاند، در حال وقوع است. حتی در ایالات متحده که قوانین رحم جایگزین در ایالتهای مختلف متفاوت است، مادران جایگزین از بدرفتاریهایی که با آنها شده، شکایت کردهاند.
فیلیپوویچ افزود: «در مقابل، چه کسی میتواند به زن بگوید با بدن خود چه کاری میتواند انجام دهد و چه کاری نمیتواند؟ آیا یک زن بهتر از هر رهبر کلیسا، مقام دولتی یا کارمند سازمان غیردولتی مربوطه نمیداند که چه چیزی به نفع اوست؟»
به گفته او، در این مورد مرز بین عاملیت و استثمار مشخص نیست: «نکته واضح این است که "رحم جایگزین"، مانند فرزندخواندگی بینالمللی اغلب یک جریان یکطرفه از کشورهای فقیرتر به کشورهای ثروتمندتر بوده که انواع بازیگران بیوجدان و متجاوز را به خود جذب کرده است.»
با این حال به نظر میرسد پاپ توجه چندانی به انسانهایی ندارد که در دو طرف قرارداد «رحم جایگزین» هستند: «او به جای ظرافت و دغدغهای که شایسته آن است، با لجبازی و توهین به یک موضوع پیچیده، واکنش نشان داده است. متاسفانه این برخورد، نمونهای از رویکرد کلیسا به بسیاری از سوالات مربوط به جنسیت و تولید مثل است. قوانین سادهای که به وسیله مردانِ بدونِ تجربه واقعی وضع شده و عمدتا رفتار زنان را تنظیم میکنند. این قوانین، بدن ما زنان را به عنوان خطراتی میبینند که باید مدیریت شوند و در خدمت آنها باشند.»
فیلیپوویچ در ادامه نوشت: «صادقانه بگویم اگر موسسات مذهبی در قوانین مربوط به رویههای پزشکی و دسترسی به آن، به ویژه وقتی صحبت از حقوق باروری و زندگی زنان به میان میآید مداخله نکنند، زنان وضعیت بسیار بهتری خواهند داشت.»
به باور این نویسنده، در نتیجه میتوان گفت شک و تردیدها مربوط به فرزندآوری از طریق «رحم جایگزین» نیست بلکه قوانین مربوط به مورد استفاده قرار گرفتن «رحم جایگزین» است که محل بحث و اختلاف قرار دارد.
فیلیپوویچ در این خصوص گفت: «نه تنها در محافل مذهبی، بلکه در محافل فمینیستی نیز بحث در مورد این قوانین عمیقا تفرقهانگیز و داغ است.»
او افزود: «من نمیدانم مجموعه کاملی از قوانین برای به حداکثر رساندن اختیارات زنان و در عین حال محافظت کامل از افراد آسیبپذیر باید چگونه وضع شود. بهویژه در برابر استثمار و اجتناب از تکرار سناریوهایی که در آن "زنان جانشین در بارداری" را همانند دستگاههای انکوباتور (اتاقک نگهداری و رشد) تلقی میکنند اما به طور قطع در نگارش این قوانین، "اخلاق" باید در اولویت قرار گیرد. البته منظور از رعایت اخلاق، آن نسخهای نیست که توسط مردان و در یک نهاد کاملا زنستیز ایجاد شده و تا حد زیادی برای حفظ زنان در نقشهای خود بهعنوان "همسران و مادران مطیع" شکل گرفته است.»
به گفته فیلیپوویچ، این دست از دیدگاهها نباید جایی در تنظیم حقوق و سلامت زنان داشته باشند.