کارشناسان سیاسی حمله هفتم اکتبر حماس را نقطه عطف درگیریها در خاورمیانه و بهطور ویژه میان اسرائیل و فلسطین مینامند. با این حال این پرسش پا بر جاست که چرا با گذشت شش ماه از این حمله، همچنان شرایط سیاسی خاورمیانه بسیار شبیه به وضعیت آن قبل از شروع این بحران به نظر میرسد؟
فارین پالیسی در گزارشی به تغییراتی پرداخت که پس از حمله هفتم اکتبر در اسرائیل، سرزمینهای فلسطینی و بهطور کلی خاورمیانه ایجاد شد.
این حمله منجر به کشته شدن هزار و ۲۰۰ غیرنظامی و سرباز در اسرائیل شد.
در این مدت گزارشهایی نیز درباره شکنجه و تجاوز به زنان و دختران و گروگان گرفته شدن حدود ۲۵۰ نفر از سوی نظامیان حماس منتشر شد.
اسرائیل در پاسخ به این حمله، با محاصره غزه جمعیت فقیر این منطقه را از نیازهای اولیه محروم کرد.
با تداوم هفتهها حمله هوایی و ماهها نبرد زمینی، دستکم ۳۰ هزار فلسطینی کشته شدند که حدود دو سوم آنها زنان و کودکان بودند.
اسرائیل تخمین میزند در این حملات حدود ۱۰ هزار جنگجوی حماس را کشته است.
ماهیت دگرگونکننده هفتم اکتبر
جنگ کنونی غزه پس از نبرد سال ۱۹۴۸ میان کشورهای عربی و اسرائیل، طولانیترین درگیریها در این منطقه به شمار میرود.
بر همین اساس ماهیت دگرگون کننده هفتم اکتبر برای بسیاری روشن است.
جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا در ۲۵ اکتبر در این مورد گفت: «هیچ بازگشتی به وضعیت شش اکتبر وجود ندارد.»
ملک عبدالله، پادشاه اردن نیز هشدار داد: «تمام منطقه در آستانه سقوط قرار دارد.»
ویلیام برنز، رییس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا این شرایط را خطرناکترین و درهمتنیدهترین درگیری توصیف کرد که در دهههای اخیر شاهد آن بوده است.
با این حال خاورمیانه اغلب قابل پیشبینی بوده است.
تقریبا همه پیشرفتها در عرصه روابط کشورهای عربی و اسرائیل در پی یک بحران بهدست آمده است. بهطور مثال جنگ ۱۹۷۳ به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید یا تهاجم صدام حسین به کویت، باعث برگزاری کنفرانس صلح مادرید شد و انتفاضه اول، توافق اسلو را در پی داشت.
در مورد بحران کنونی میان اسرائیل و فلسطینیان نمیتوان چنین انتظاری داشت زیرا حتی پس از پایان بحران غزه، با دو جامعه به شدت آسیبدیده روبهرو خواهیم بود. جوامعی که فاقد رهبرانی هستند که یک تغییر تحولآفرین سیاسی را پیش ببرند.
مجموع این عوامل نشان میدهند خاورمیانه پس از عبور از این بحران نیز ممکن است به طرز غیرقابل باوری شبیه خاورمیانه قبل از هفتم اکتبر باشد.
تاثیر روابط دیپلماتیک
از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) تلاشهای رونالد ریگان و باراک اوباما، روسایجمهور اسبق آمریکا برای سنتشکنی و ایجاد روابط با این کشور به نتیجه نرسیده است.
در شرایط کنونی نیز گزینههای موجود خیلی متفاوت به نظر نمیرسند زیرا جمهوری اسلامی کنترل بحران غزه را از طریق نیروهای نیابتی خود در منطقه در دست گرفته است.
از زمان شروع این مناقشه، تلاشهای دیپلماتیک ایالات متحده و فرانسه، زمینه را برای یک قرارداد بادوامتر و رسمیتر در مورد خط آبی (خط مرزی موقت) میان اسرائیل و لبنان ایجاد کرده است.
این توافق میتواند خروج نیروهای تکاور رضوان حزبالله از مرزهای جنوبی لبنان را در ازای اصلاحات سرزمینی به نفع لبنان به انجام برساند.
مذاکرات درباره این توافق در حال حاضر متوقف شده است اما به احتمال قوی دوباره از سر گرفته خواهد شد.
بر اساس گزارش فارین پالیسی، حتی در غزه، جایی که اسرائیل به کارزار نظامی خود ادامه میدهد نیز به سختی میتوان وقوع یک تغییر سیاسی را تضمین کرد.
این رسانه نوشت: «شکی نیست که حماس بهعنوان یک سازمان نظامی به شدت تضعیف شده. با وجود این نظرسنجیها نشان میدهند محبوبیت آنها در کرانه باختری افزایش یافته است.»
حماس از این شرایط که تنها جایگزین سازمان یافته برای تشکیلات خودگردان فلسطین است سود میبرد. بنابراین تنها در صورت حذف رهبران ارشد این گروه در غزه، بقای آن به خطر خواهد افتاد.
حماس تجسم سازمانی ایدئولوژی پایان اسرائیل و جایگزینی آن با یک دولت اسلامی است. هر چند اکثر فلسطینیها در کرانه باختری و غزه چنین هدفی را قبول ندارند اما تزلزل تشکیلات خودگردان همراه با سیاستهای الحاقی اسرائیل، مسیر را برای حماس و تسلط بر جنبش ملی فلسطین فراهم میکند.
واقعیت ناخوشایند این است که در شرایط کنونی، احتمال کمی وجود دارد که تشکیلات خودگردان احیا شده یا بدون رضایت حماس به حکومت در غزه بازگردد.
برکناری نتانیاهو
بسیاری تصور میکنند که نفسهای رهبری بنیامین نتانیاهو که نخستوزیری اسرائیل را در خونینترین روز برای یهودیان از زمان هولوکاست تا کنون بر عهده داشته، به شماره افتاده است اما هیچ مکانیسم قابل قبولی برای برکناری او از قدرت وجود ندارد.
اگر وقایع گذشته را پیشدرآمد سیاست اسرائیل بدانیم، پس از بروز هر بحران بزرگ، فضای حاکم تمایل شدیدی به راست داشته است. بنابراین حتی در صورت برکناری نتانیاهو، شرایط تغییر چندانی نخواهد کرد.
سیاست داخلی آمریکا
در نهایت، مساله سیاست داخلی ایالات متحده نیز در این جریان اثرگذار است؛ بهطوری که بحران غزه، دموکراتها و جمهوریخواهان را در آستانه انتخابات در مواضع مختلف قرار داده است.
در منطقه، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس از ریاستجمهوری دونالد ترامپ استقبال خواهند کرد.
بنابراین بدون شک فصل مبارزات انتخاباتی بر اقدامات ایالات متحده و سیاستهای منطقهای تاثیر خواهد گذاشت.