به گزارش گاردین، مقامهای جمهوری اسلامی، حزبالله لبنان را «متحد و خط مقدم دفاعی خود» میدانند، در حالی که سیستم سیاسی شکننده لبنان در برابر فشارهای داخلی و خارجی آسیبپذیر شده و این کشور را با چالشهای عمیق اقتصادی و سیاسی مواجه کرده است.
سهشنبه ۱۰ مهر ماه، جمهوری اسلامی یک حمله موشکی علیه اسرائیل انجام داد. این اقدام در پی کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به دست اسرائیل، صورت گرفت.
بر اساس گزارش گاردین، حمله جمهوری اسلامی نشاندهنده تشدید قابل توجه درگیریها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل است.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در واکنش به این حمله، وعده پاسخی قاطع داده است که میتواند شامل حملات مستقیم به تهران باشد.
نقش استراتژیک حزبالله برای جمهوری اسلامی
با افزایش رویارویی نظامی مستقیم اسرائیل و جمهوری اسلامی، لبنان بار دیگر به زمین بازی بازیگران منطقهای تبدیل شده است و این مساله، بیروت را در موقعیتی حساس قرار داده است.
جمهوری اسلامی حزبالله را خط مقدم دفاعی خود میداند و ممکن است لبنان ناخواسته درگیر یک جنگ نیابتی شود.
روابط نزدیک جمهوری اسلامی با حزبالله نشاندهنده سرمایهگذاری عمیق این کشور در سرنوشت درگیریهای لبنان است.
هر چند اسرائیل عملیات خود در لبنان را محدود و کوتاهمدت توصیف میکند، این اقدام بیانگر تشدید قابل توجه درگیری میان اسرائیل و حزبالله و تعهد عظیم تامین منابع نظامی از سوی جمهوری اسلامی است.
پیشینه تاریخی درگیریها در لبنان
به نوشته گاردین، از نظر تاریخی، لبنان بارها شاهد درگیریهای مشابه بوده است. تهاجمات قبلی اسرائیل، به ویژه در سالهای ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶، بین جوامع لبنان شکاف ایجاد کرد و به تنشهای فرقهای و سیاسی دامن زد.
تهاجم سال ۱۹۸۲ بر مشکلات جنگ داخلی فرقهای لبنان افزود؛ در حالی که حزبالله از موفقیت خود در سال ۲۰۰۶ علیه اسرائیل برای ادعای برتری سیاسی خود در لبنان استفاده کرد.
این گروه در سال ۲۰۰۸، جنگجویان خود را به بیروت اعزام کرد و ترس از جنگ داخلی دیگری را برانگیخت.
تاثیر حملات اسرائیل بر وضعیت فعلی حزبالله
حزبالله در طول تاریخ خود هرگز در چنین مدت کوتاهی و با این میزان خسارات، مورد حمله قرار نگرفته است.
اسرائیل در مدت دو هفته، این گروه را در معرض جنگ هیبریدی قرار داده، مراکز نظامی اصلی آن را با خاک یکسان کرده و فرماندهان ارشد آن از جمله نصرالله را کشته است.
این گروه اما با وجود محدودیتهای شدید در توانمندیهای امنیتی، ارتباطی و نظامی، همچنان بر ستیزهجویی در سراسر جهان تاکید میکند.
دولت اسرائیل در اظهارات رسمی خود تصریح کرده است نبردش نه با مردم لبنان بلکه تنها با حزبالله است.
با این حال اقدامات اسرائیل خطر کشاندن لبنان به ورطه بیثباتی بیشتر را به همراه دارد.
پیامدهای حمله زمینی اسرائیل به لبنان
اسرائیل ممکن است از طریق تهاجم زمینی خود قصد شکستن روحیه حزبالله را داشته باشد اما در واقع روح لبنان را در هم میشکند.
بر اساس گزارش گاردین، حمله زمینی اسرائیل به جنوب لبنان، در کوتاهمدت مردم این کشور را علیه اسرائیل متحد کرده است.
حتی سرسختترین مخالفان حزبالله در لبنان، ایده «رهایی» از این گروه به دست یک نیروی خارجی را رد میکنند که این موضوع میتواند به تشدید تنشها و افزایش حمایت از حزبالله منجر شود.
در پی این درگیریها، حدود یک میلیون نفر که اکثرا از جامعه شیعیان جنوب لبنان هستند، آواره شدهاند که این موضوع فشار زیادی بر منابع محدود لبنان وارد میکند.
دولت ورشکسته لبنان قادر به ارائه خدمات اولیه به آوارگان نیست و این مساله میتواند به افزایش تنشهای اجتماعی و فرقهای منجر شود.
ضرورت رسیدن به راهحلهای دیپلماتیک
اگرچه اسرائیل ممکن است تصور کند سرکوب نظامی حزبالله راهی برای تامین امنیت مرزهای شمالیاش است اما بیثباتی داخلی در لبنان میتواند پیامدهای منفی برای امنیت اسرائیل داشته باشد.
حزبالله حتی در صورت شکست نظامی، به طور کامل از بین نخواهد رفت و ممکن است از این وضعیت برای تقویت موقعیت خود در داخل لبنان استفاده کند.
این درگیریها نشان میدهند امنیت داخلی و منطقهای به شدت به هم پیوسته هستند و برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار در منطقه، نیاز به راهحلهای دیپلماتیک و همکاریهای منطقهای است.
تا زمانی که چنین توافقی حاصل نشود، خطر تشدید درگیریها و گسترش آن به کل منطقه همچنان وجود خواهد داشت.