ایران امروز در معرض درگیری، حمله و جنگ قرار دارد؛ جنگی که مردم ایران هرگز خواهان آن نبوده‌اند و انتخابشان نبوده است.

این جنگ متعلق به مردم ایران نیست اما این مردم هستند که باید هزینه‌های آن را بپردازند و مخاطراتش را تحمل کنند. جنگی تحمیلی از سوی جمهوری اسلامی بر ملت ایران. جنگی که جمهوری اسلامی به دلیل پیوند زدن سرنوشت مردم ایران با سرنوشت حزب‌الله و حماس به راه انداخته است.

درگیری جمهوری اسلامی با اسرائیل هر لحظه ممکن است به جنگی تمام‌عیار تبدیل شود.

دولت و ارتش اسرائیل سال‌هاست با پیش‌بینی وقوع چنین جنگ‌هایی، برای مردم خود پناهگاه ساخته و آموزش‌های لازم را ارائه کرده‌اند تا در صورت وقوع جنگ، بتوانند جان مردم را حفظ کنند و در شرایط بحرانی، به زندگی ادامه دهند.

اما در ایران، با وجود سیاست‌های ماجراجویانه و جنگ‌طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه، تقریبا هیچ پناهگاهی برای مردم ساخته نشده و آموزش‌های لازم برای پناهگیری نیز ارائه نشده است.

حکومت و سپاه پاسداران به جای انجام این وظایف ضروری در دفاع از مردم، حتی زمانی که چند روز پیش حدود ۲۰۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کردند، به هواپیماهای مسافربری ایرانی نیز اطلاع ندادند که چنین حمله‌ای در حال انجام است. هواپیماهای مسافربری پر از مسافر در حال پرواز بودند و فرماندهان سپاه پاسداران به این موضوع بی‌اعتنایی کرده بودند که ممکن است یکی از این موشک‌ها به هواپیماهای مسافربری برخورد کند و فاجعه‌ای دیگر رقم بزند.

شاید هم به این مساله فکر کرده بودند اما همچون همیشه جان مردم برایشان ارزشی نداشت.

به همین دلیل است که بسیاری از مردم بر این باورند سرنگونی هواپیمای اوکراینی در سال ۱۳۹۸ با موشک‌های سپاه پاسداران نیز عمدی صورت گرفته است.

در اسرائیل، به دلیل آموزش‌های داده شده، مردم دقیقا می‌دانند در شرایط جنگی چه وظایفی دارند و از این موضوع خجالت نمی‌کشند که در صورت لزوم، همه مردم را به پناهگاه‌ها ببرند.

این در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران با نوعی احساس غرور و تبختر اعلام کرده‌اند ۱۰ میلیون نفر از مردم اسرائیل مجبور به پناهگیری در پناهگاه‌ها شده‌اند.

آنان متوجه نیستند این اقدام نشانه اهمیت قائل شدن برای جان مردم در اسرائیل است و به همین دلیل است که حتی با شلیک بیش از ۵۰۰ موشک و پهپاد از سوی ایران در فروردین ماه و مهر ماه، حتی یک نفر از اسرائیلی‌ها کشته نشده است.

تنها قربانی این حملات اخیر یک کارگر فلسطینی بی‌گناه بود که پس از یک سال دوری، نتوانست خانواده‌اش را ببیند و در اثر سقوط بازمانده موشک سپاه پاسداران، کشته شد.

غرور برخی مسئولان جمهوری اسلامی در مواجهه با رفتن ۱۰ میلیون اسرائیلی به پناهگاه‌ها نه تنها جای افتخار ندارد بلکه نشان دهنده این است که اسرائیل برای حفظ جان مردم خود در شرایط جنگی اهمیت قائل است.

در مقابل، جمهوری اسلامی برای دفاع از مردم ایران چه اقداماتی انجام داده است؟ در زمانی که اسرائیل آماده تلافی کردن حملات است، چند پناهگاه برای مردم ایران فراهم کرده‌اند؟ چند جزوه آموزشی درباره خطرات جنگ و نحوه پناهگیری بین مردم توزیع کرده‌اند؟ چند ویدیوی آموزشی درباره روش‌های زندگی در شرایط جنگی تهیه کرده و به مردم نمایش داده‌اند؟ چند بیمارستان را برای شرایط جنگی آماده کرده‌اند؟

این اقدامات را انجام نداده‌اند زیرا جان مردم برایشان اهمیتی ندارد.

جمهوری اسلامی برای دفاع از مردم هیچ تلاشی نکرده است چون به نظر می‌رسد تصور می‌کند دشمن، یعنی اسرائیل، بعید است مناطق مسکونی ایران را هدف قرار دهد؛ چرا که می‌داند مردم ایران نیز از دست جمهوری اسلامی ناراضی‌اند و با حکومت همراه نیستند.

یعنی، مقامات جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران بر این فرض حساب کرده‌اند که اسرائیل مردم ایران را هدف قرار نخواهد داد، نه این که خودشان به فکر جان مردم باشند. شاید هم فکر کرده‌اند مردم ایران به دلیل زندگی در جمهوری اسلامی، در عمل به زندگی در شرایط جنگی عادت کرده‌اند.

در نهایت، این جنگ ایران و اسرائیل نیست. این جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی علیه ملت ایران است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

خبرها
حرف آخر با پوریا زراعتی
خبرها
زخم‌ها

شنیداری

پادکست‌ها