ترامپ: روزهای جالبی در پیش است، به آخرین مراحل با ایران رسیدهایم
دونالد ترامپ، ساعاتی پس از پخش بخشی از گفتوگویش با شبکه فاکس بیزنس درباره ارسال نامه به علی خامنهای، در گفتوگو با خبرنگاران در کاخ سفید تاکید کرد که برخورد با مسئله جمهوری اسلامی به مراحل آخر رسیده و با مذاکره یا اقدام نظامی این مشکل حل خواهد شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، گفت: «روزهای جالبی در پیش است، این تنها چیزی است که میتوانم بگویم. شما میدانید، ما در آخرین مراحل با ایران هستیم.»
او جمعه ۱۷ اسفند، به خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «وضعیت ایران به مرحلهای حساس رسیده، اما ترجیح میدهم بر سر برنامه هستهای تهران به توافقی دست یابد.»
رییسجمهوری آمریکا افزود: «ما نمیتوانیم اجازه دهیم آنها به سلاح هستهای دست یابند. ما در لحظات پایانی با ایران هستیم. بهزودی اتفاقی خواهد افتاد.»
ترامپ گفت: «نفت بهسرعت پولساز است. اگر یک چاه نفت کوچک و خوب داشته باشید، زندگی خوبی خواهید داشت و آنها چاههای زیادی دارند، درست است؟»
او همچنین سیاستهای جو بایدن، رییسجمهوری پیشین آمریکا، را عامل تقویت مالی تهران دانست و گفت که ایران در دوران ریاستجمهوری او «کاملا ورشکسته» بود، اما از آن زمان تاکنون «۳۰۰ میلیارد دلار» از طریق فروش نفت درآمد کسب کرده است.
او بار دیگر گفت حمله هفتم اکتبر گروه حماس به اسرائیل در دوران ریاستجمهوری او «هرگز» رخ نمیداد.
ترامپ افزود جمهوری اسلامی قبل از انتخابات ۲۰۲۰ آماده توافق با ایالات متحده بود، اما پس از شکست او از این تصمیم منصرف شد.
رییسجمهوری آمریکا گفت: «فکر میکنم ظرف یک ماه پس از انتخابات تقلبی ۲۰۲۰ میتوانستیم به توافقی با ایران برسیم. آنها آماده توافق بودند. اما زمانی که من باختم، آنها دیدند که شخصی سر کار آمده که فردی احمق است، فردی بسیار احمق. آنها گفتند، اجازه دهید توافق نکنیم، و حق داشتند. بایدن تحریمها را برداشت و آنها در دوره او ثروتمند شدند.»
ترامپ در سخنان خود اگرچه تاکید کرد که یک راه حل دیپلماتیک را ترجیح میدهد ما گزینههای دیگری نیز در اختیار دارد.
او گفت: «امیدوارم که بتوانیم به توافق صلح برسیم، اما گزینه دیگر نیز مشکل را حل خواهد کرد.»
نامه ترامپ به رهبر جمهوری اسلامی؛ تکذیب تهران
پیشتر، ترامپ در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس که نامهای به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و پیشنهاد مذاکراتی را برای دستیابی به توافقی در مورد برنامه هستهای این کشور مطرح کرده است، اما در عین حال هشدار داده که در غیر این صورت، گزینه نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در حاشیه نشست سازمان همکاری اسلامی، با بیان اینکه «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی نابود کرد»، به خبرگزاری فرانسه گفت: «این فناوری است که به آن دست یافتهایم، فناوری در ذهنهاست و نمیتوان آن را بمباران کرد.»
عباس عراقچی افزود: «تاسیسات هستهای ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده و کاملا محافظت شدهاند و مطمئنیم که نمیتوان آنها را نابود کرد.»
عباس عراقچی گفت جمهوری اسلامی در صورت حمله به تاسیسات هستهای توانایی پاسخ «بسیار قوی، متناسب و متعادل» دارد، همچنین اسرائیل و کشورهای منطقه میدانند هر اقدامی علیه ایران انجام شود، اقدامی مشابه علیه اسرائیل را به دنبال خواهد داشت
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، بدون اشاره به نامه رییسجمهوری آمریکا به رهبر جمهوری اسلامی گفت که تهران تحت سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ، وارد گفتوگوهای مستقیم با آمریکا نخواهد شد اما به گفتوگوهایش با اروپا، روسیه و چین ادامه خواهد داد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا پنجشنبه ۱۶ اسفند در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس اعلام کرد که چهارشنبه ۱۵ اسفند نامهای به رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و در آن به او هشدار داده است که یا باید وارد مذاکره شود، یا با اقدام نظامی روبهرو شود.
دونالد ترامپ با اشاره به ترجیح خود برای توافق با جمهوری اسلامی گفت: «مطمئن نیستم که همه با من موافق باشند، اما ما میتوانیم توافقی انجام دهیم که به همان اندازه خوب باشد که گویی شما از نظر نظامی پیروز شدهاید. اکنون زمان آن فرا رسیده و به هر طریقی، اتفاقی رخ خواهد داد.»
ترامپ درباره متن نامهای که برای خامنهای فرستاده است، گفت: «گفتم که امیدوارم شما مذاکره کنید، چون این برای ایران بسیار بهتر خواهد بود.»
موضع ایران درباره مذاکرات هستهای با آمریکا
عباس عراقچی در گفتوگویی با خبرگزاری فرانسه که جمعه ۱۷ اسفند منتشر شد، در پاسخ به این پرسش که آیا ایران آماده ازسرگیری مذاکرات هستهای با آمریکا است، گفت: «تا زمانی که دولت آمریکا سیاست فشار حداکثری و تهدید را ادامه دهد، ما وارد مذاکرات مستقیم با آنها نخواهیم شد. اما این بدان معنا نیست که در مورد برنامه هستهای خود مذاکره نخواهیم کرد. ما با سه کشور اروپایی، روسیه و چین که از اعضای برجام هستند، در حال مذاکرهایم و این گفتوگوها ادامه خواهد داشت.»
او افزود: «اگر آمریکا قصد بازگشت به توافق هستهای جدیدی را دارد، باید شرایط یک مذاکره عادلانه و منصفانه را رعایت کند. ما ثابت کردهایم که در برابر فشار و تهدید تسلیم نمیشویم اما به زبان احترام و کرامت پاسخ مثبت خواهیم داد.»
عراقچی که برای شرکت در بیستمین اجلاس اضطراری وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به عربستان سفر کرده است، در ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در جده به پرسشهای خبرگزاری فرانسه پاسخ داد.
واکنش به تهدیدهای اسرائیل
عراقچی در پاسخ به تهدیدهای اسرائیل، رنامه هستهای جمهوری اسلامی را صلحآمیز خواند و گفت: «برنامه هستهای ما با حمله نظامی قابل نابودی نیست.»
او افزود: «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی از بین برد. نخست به این دلیل که این فناوری یک دانش بومی است و در مغز دانشمندان ما جای دارد و قابل بمباران نیست. دلیل دوم این است که تاسیسات هستهای ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده و بهخوبی محافظتشدهاند. دلیل سوم هم این است که جمهوری اسلامی توانایی پاسخگویی قاطع و متناسب دارد. اسرائیل و سایر کشورهای منطقه نیز بهخوبی میدانند که هر اقدام علیه ایران، پاسخی مشابه در پی خواهد داشت.»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفت:«اگر اسرائیل یا هر کشور دیگری اطمینان داشت که میتواند از طریق حمله نظامی به اهدافش برسد، تاکنون این کار را انجام داده بود. اما چنین امکانی وجود ندارد. تهدید جنگ علیه ایران چیزی جز یک شعار نیست و اجرای آن میتواند آتش بزرگی در منطقه به پا کند."
عراقچی افزود: «اگر حملهای به ایران صورت گیرد، این حمله میتواند به یک آتش گسترده در منطقه تبدیل شود؛ نه اینکه ما چنین قصدی داشته باشیم، بلکه این همان چیزی است که اسرائیل به دنبال آن است. اسرائیل میخواهد کشورهای دیگر منطقه را درگیر جنگ کند. اسرائیل قصد دارد آمریکا را به جنگ بکشاند. این دقیقا نقشهای اسرائیلی برای کشاندن آمریکا به جنگ است، در حالی که آمریکا در صورت ورود به چنین جنگی، بسیار آسیبپذیر خواهد بود و خودشان نیز این را بهخوبی میدانند.»
او گفت: «فکر میکنم که هم اسرائیل، هم آمریکا و هم سایرین کاملا از تواناییهای ما آگاه هستند. بنابراین، اگر عقلانیت حاکم باشد، حتی اجازه تهدید ایران نیز نباید داده شود، چه رسد به یک حمله نظامی واقعی.»
واکنش به اتهامات ترکیه
عباس عراقچی در ادامه این گفتوگو به سوالاتی در خصوص مواضع جمهوری اسلامی در قبال ترکیه و سوریه پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه پاسخ داد.
او در پاسخ به اتهامات مطرح شده از سوی ترکیه مبنی بر استفاده جمهوری اسلامی از گروههای شبهنظامی برای بیثبات کردن دیگر کشورها، گفت: «هیچکس تردیدی ندارد که تحولات سوریه تحت تاثیر دخالت ترکیه و برخی از دیگر کشورها بوده است. مشکلات کنونی از جمله اشغال گسترده اراضی سوریه از سوی اسرائیل و تخریب زیرساختهای دفاعی و علمی این کشور، نتیجه مداخلات آنهاست. اما این بدان معنا نیست که ما با ترکیه در تضادیم. ما همچنان به روابط دوستانه و رایزنیهای منطقهای خود ادامه خواهیم داد.»
رابطه با دولت جدید سوریه
عراقچی همچنین در مورد روابط جمهوری اسلامی با دولت جدید سوریه گفت: «در سوریه گروههای غیرقانونی بسیاری حضور دارند که برخی از آنها همچنان در فهرست گروههای تروریستی سازمان ملل قرار دارند. سیاست جمهوری اسلامی ایران کاملا روشن است. ما خواهان ثبات و صلح در سوریه، حفظ تمامیت ارضی این کشور و جلوگیری از تقسیم آن هستیم. ما مخالف اشغالگری خارجی و طرفدار تشکیل یک دولت فراگیر مردمی در سوریه هستیم.»
او افزود: «جمهوری اسلامی در حال حاضر تنها نقش ناظر را در تحولات سوریه دارد و با دولت کنونی این کشور ارتباطی ندارد. با این حال، امیدواریم که تحولات سوریه به سمت ایجاد یک دولت مردمی و قانونی حرکت کند و گروههای غیرقانونی که عامل بیثباتی بودهاند، به حاکمیت قانون بازگردند.»
در حالی که دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا از ارسال نامهای برای علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی خبر داده، مقامات جمهوری اسلامی هنوز دریافت نامه از سوی ترامپ را تایید نکردهاند و یک خبرگزاری وابسته به سپاه آن را «عملیات روانی» خوانده است.
نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد مستقر در نیویورک جمعه ۱۷ اسفند اعلام کرد که هنوز نامهای از ترامپ دریافت نکرده است.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی یا دیگر مقامات حکومتی نیز در این زمینه بهطور کامل سکوت کردهاند و هنوز واکنشی به اظهارات ترامپ و محتوای نامه او نشان ندادهاند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا پنجشنبه ۱۶ اسفند در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس اعلام کرد که چهارشنبه ۱۵ اسفند نامهای به رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و در آن به او هشدار داده است که یا باید وارد مذاکره شود، یا با اقدام نظامی روبهرو شود.
دونالد ترامپ با اشاره به ترجیح خود برای توافق با جمهوری اسلامی گفت: «مطمئن نیستم که همه با من موافق باشند، اما ما میتوانیم توافقی انجام دهیم که به همان اندازه خوب باشد که گویی شما از نظر نظامی پیروز شدهاید. اکنون زمان آن فرا رسیده و به هر طریقی، اتفاقی رخ خواهد داد.»
ترامپ درباره متن نامهای که برای خامنهای فرستاده است، گفت: «گفتم که امیدوارم شما مذاکره کنید، چون این برای ایران بسیار بهتر خواهد بود.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در حاشیه نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، بدون آن که رسما به خبر ارسال نامه ترامپ برای خامنهای واکنش نشان دهد، گفت: «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی نابود کرد».
او در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه افزود: «این فناوری است که به آن دست یافتهایم، فناوری در ذهنهاست و نمیتوان آن را بمباران کرد.»
عراقچی گفت: «تاسیسات هستهای ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده و کاملا محافظت شدهاند و مطمئنیم که نمیتوان آنها را نابود کرد.»
پیشتر نشریه اسرائیلهیوم در گزارشی، حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را حتمی دانسته است و تاکید کرده، «اکنون موضوع، فقط زمان حمله است، زیرا که حکومت ایران گزینه دیگری باقی نگذاشته.»
واکنش محدود و محتاطانه رسانهای
با وجود سکوت کامل مقامهای جمهوری اسلامی، برخی رسانههای نزدیک به حکومت، واکنشی منفی اما محتاطانه به این نامه نشان دادهاند.
وبسایت نورنیوز، نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، نامه ترامپ را «نمایش تکراری» واشینگتن توصیف کرد.
این وبسایت در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس، به فارسی و انگلیسی نوشت: «الگوی ترامپ در سیاست خارجی؛ شعار، تهدید، اقدام موقت و عقبنشینی! درباره ایران: اول گفت برخورد نمیخواهد، بعد فشار حداکثری را امضا کرد، سپس تحریمهای جدید را اجرا کرد و حالا از ارسال نامه به رهبری و دعوت به مذاکره میگوید! نمایش تکراری آمریکا.»
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران نیز در مطلبی با عنوان «نامه لازم نیست؛ توافق آماده است!» نوشت: «این نامه به دلایل مختلف، بیش از هر چیز یک عملیات روانی است و نه یک اقدام صادقانه سیاسی.»
این خبرگزاری افزود: «مهمترین دلیل این است که اساساً «توافق»ی که ترامپ مدعی آن است، حتی توافقی بالاتر از صورت مسئله ادعایی آمریکا، سالهاست که روی میز است!»
تسنیم بدون ذکر نام شخص یا گروهی نوشت: «آمریکا -حداقل در برهه حاضر- واقعا به دنبال توافق نیست؛ اما روی جنگ شناختی و عملیات روانی علیه ایران حساب کرده است. به ویژه اینکه میداند رمانتیکها و سادهسازان و همکارانی هم در داخل ایران دارد که برای نامهها، حتی اگر عملیات روانی باشد، غش و ضعف میروند.»
خبرگزاری تسنیم در حالی از برجام دفاع کرده است که علی خامنهای و فرماندهان سپاه از اصلیترین مخالفان برجام در داخل حکومت بودهاند.
رسانهها در ایران خبر دادند مصطفی عبداللهی، از فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران، ۱۶ اسفند در حادثه آتشسوزی در یک مرکز نیروی دریایی سپاه پاسداران کشته شد. عبداللهی از فرماندهان تخریب نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران جنگ ایران و عراق بود.
نیروی دریایی سپاه پاسداران در اطلاعیه جمعه ۱۷ اسفند خود درباره کشته شدن عبداللهی به محل وقوع حادثه اشاره نکرد اما جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران، در زمان وقوع این حادثه از آتشسوزی در یک کانکس به وسعت ۵۰ متر در مرکزی نظامی در تهران خبر داد.
او گفت: «با توجه به بسته بودن تمام راههای خروجی و بسته بودن در و پنجره این کانکس، انفجاری ناشی از حبس حرارتی و انباشت بخارات قابل اشتعال و انفجار ناشی از حریق صورت گرفته است.»
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی که از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است، کشته شدن عبداللهی را تسلیت گفت.
مرتضی عبداللهی، پسر مصطفی عبداللهی نیز در سوریه کشته شده است و علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بر کتاب منتشر شده درباره زندگی او با عنوان «هواتو دارم»، تقریظ (درآمد ستایشآمیز) نوشته است.
نیروی دریایی سپاه پاسداران دلیل کشته شدن مصطفی عبداللهی را آتشسوزی ذکر کرد و افزود که علاوه بر کشته شدن این فرمانده سپاه پاسداران، «چند نفر از نیروهای آتشنشانی هم در حین اطفاء حریق دچار مصدومیت شدند».
ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران نیز گفته بود که در این حادثه علاوه بر کشته شدن یک نفر، ۱۰ نفر از ماموران آتشنشانی مصدوم شدند که حال آنها خوب است.
خبرابکاریها در مراکز نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی
در سالهای گذشته خرابکاریهایی در برخی مراکز نظامی ایران رخ داده است. از جمله، شامگاه چهارشنبه چهارم خرداد ۱۴۰۱، رسانههای ایران از بروز «حادثه صنعتی» در یکی از کارخانجات منطقه پارچین، وابسته به صنایع دفاعی جمهوری اسلامی خبر دادند.
ششم تیر ماه ۹۹ نیز انفجاری در منطقه پارچین و خجیر رخ داد که داوود عبدی، سخنگوی وزارت دفاع جمهوری اسلامی، دلیل این اتفاق را انفجار ناشی از «نشت گاز» اعلام کرد و گفت این حادثه تلفاتی نداشته و حریق ناشی از انفجار به سرعت اطفا شده است.
اظهارات او از دید بسیاری از تحلیلگران، به تلاشی برای کماهمیت جلوه دادن این انفجار تعبیر شد.
تصاویر ماهوارهای که به سفارش ایراناینترنشنال تهیه شدند، نشان میدادند این انفجار آثاری به وسعت نیم کیلومتر بر جای گذاشته است.
سال ۹۷ نیز پس از انتشار گزارشها درباره دو پرتاب ناموفق ماهوارهبر به وسیله ایران، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، از احتمال خرابکاری آمریکا در پرتاب این ماهوارهها سخن گفت.
دو روز پیش از آن، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که از سالها پیش و از زمان دولت باراک اوباما، آمریکا «یک برنامه مخفیانه برای کارشکنی در اهداف موشکی ایران» داشته است.
کتاب درباره پسر فرمانده کشته شده
مرتضی عبداللهی، پسر مصطفی عبداللهی، سال ۱۳۹۶ در سوریه کشته شد.
او اولین بار در اردیبهشت ۱۳۹۵ به مدت ۴۰ روز به سوریه اعزام شد و بار دوم مهر ماه ۱۳۹۶ به سوریه رفت.
گفته میشود او ۲۳ آبان ۱۳۹۶ در استان دیرالزور در شرق سوریه، در «یک عملیات شناسایی» کشته شد.
کتاب «هواتو دارم» درباره مرتضی عبداللهی نوشته شده و خامنهای درباره این کتاب نوشته است: «این نیز جلوهای دیگر از رویشهای انقلاب است: جوان دلاوری با عقلانیت دهه ۹۰ و احساسات دهه ۶۰.»
مصطفی عبداللهی درباره پسرش گفته بود که او «بر شبکههای اجتماعی مسلط بود» و در این شبکهها فعالیت داشت.
«تصور اینکه جهانی که در آن زندگی میکردم، میتوانست لطیف، دلنشین و آرامشبخش باشد، خارج از توان من بود، پس همانجا ایستادم و گریستم.» از رمان «لوسی»، اثر جامائیکا کینکید
هشت مارس، روز جهانی زن، روزی برجسته برای زنانی است که مرزها را پشت سر گذاشته و در سرزمینهای تازه، برای احیای هویت و آزادی، قلم زدهاند. نویسندگان زن مهاجر، راوی داستانهای شخصی خود و آینهای برای نشان دادن سرگذشت سایر زنان، در تقاطع جنسیت، ملیت و مهاجرت هستند. در دنیایی که ماهیت لایهلایه آنها، در طول قرون و اعصار به کرات نادیده گرفته شده، نوشتن برایشان نهتنها یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای بقا و مقاومت است.
تقاطعگرایی و هویت زن نویسنده مهاجر؛ سه هویت درهمتنیده
مفهوم تقاطعگرایی (Intersectionality) نشان میدهد که چگونه هویتهای مختلف، قابلیت ایجاد چالشهای خاص را دارد. در این مبحث، زن بودن، نویسنده بودن و مهاجر بودن، درهمتنیده شده است. برای نویسنده زن ایرانی، این تقاطعها در دو فضای متفاوت شکل میگیرد: ایران، کشوری که زن بودن با تبعیض و سانسور ادبی همراه است، و مهاجرت به سرزمینی جدید؛ جایی که مهاجر بودنِ نویسنده، او را با موانعی جدید روبهرو میکند.
در ایران، نویسندگی بهخودیخود چالشبرانگیز است، اما زن بودن این چالشها را چندبرابر میکند. در صنعت چاپ و نشر در ایران، واژههای زنانه همواره تحت کنترل و محدودیت بوده است؛ نهتنها به دلیل محتوا، بلکه به دلیل ساختاری که همچنان در سلطه دیدگاههای مردسالارانه است. نویسندگان زن ایرانی، بهویژه آنهایی که درباره زندگی زنان، آزادیهای فردی و هویت زنانه مینویسند، همواره با ممیزی و سانسور گسترده مواجه بودهاند.
اما مهاجرت، برخلاف انتظار به معنای پایان یافتن محدودیتها نیست. به عنوان زن نویسنده ایرانی در سوئد، تجربه کردهام که مهاجر بودن در این کشور، یا احتمالا سایر کشورهای میزبان، با نوع دیگری از چالشها همراه است.
در حالی که اینجا سانسور حکومتی وجود ندارد، نامرئی بودن و دشواری دسترسی به بازار نشر، جایگزین آن شده است. نویسندگان مهاجر، مخصوصا اگر به زبان کشور میزبان ننویسند، اغلب در حاشیه قرار میگیرند و گویی دچار نوعی بیخانمانی زبانی میشوند. ناشران و بازار کتاب، کمتر به آثار نویسندگان غیرغربی توجه نشان میدهند، مگر اینکه داستانهای ارائهشده مطابق با کلیشههای رایج از مهاجرت، سرکوب و رنج باشد.
برای زنان نویسنده ایرانی، مهاجرت نه فقط جابهجایی جغرافیایی، بلکه عبور از یک مجموعه محدودیت به مجموعهای دیگر است. در ایران، زنان نویسنده برای اثبات خود و عبور از سد سانسور و سرکوب، ناگزیرند مبارزه کنند. در غرب نیز آنها اغلب در بازار نشر، «قلم»های حاشیهای و کمتر شناختهشده هستند و مرزهای نامرئی تشخیص میدهند که کدام واژهها ارزش خوانده شدن دارند. اگرچه ممکن است زمانی هم مورد توجه قرار بگیرند؛ وقتی روایتهایشان با انتظارات مخاطب غربی همخوانی داشته باشد.
انتشار آثار در تبعید: محدودیتهای تازه در کشور میزبان
برای زنان نویسنده مهاجر، نوشتن در آزادی همیشه به معنای دیده شدن نیست. اگرچه سانسور رسمی وجود ندارد، انتشار آثار در کشور میزبان با چالشهای جدیدی همراه است؛ از کمبود ناشران متخصص گرفته تا کاهش مخاطبان.
رامش صفوی، نویسنده ساکن سوئد، درباره این تجربه به ایراناینترنشنال میگوید: «من، بهعنوان نویسندهای که هم در ایران و هم در تبعید نوشتهام، معتقدم که نوشتن در تبعید، اگرچه آزادی بیشتری دارد و از ممیزی و سانسور مصون است، اما معایب خاص خود را نیز دارد. نویسندگان خارج از کشور با کاهش چشمگیر تعداد خوانندگان مواجهاند.»
به گفته او، برخی ناشران فارسیزبان در تبعید، در مقایسه با ناشران باتجربه داخل ایران، دانش و درک عمیقی از انتخاب و انتشار آثار فارسی ندارند و در مواردی برخوردی سلیقهای نشان میدهند. صفوی اضافه میکند: «علاوه بر این، تمرکز عمده ناشران خارج از ایران بیشتر بر دریافت کمکهای دولتی است تا انتشار آثار باکیفیت که این امر باعث میشود کتابها با اشتباهات فاحش منتشر شوند.»
سانسور، مهاجرت و چالشهای نوشتن در غرب
بسیاری از نویسندگان زن ایرانی به دلیل سانسور و سرکوب خاک خود را ترک کردند، اما مهاجرت همیشه به معنای آزادی کامل نیست. محدودیتهای نوشتن در مهاجرت، نهچندان مرئی، اما همچنان واقعیاند. زنان نویسنده میان مرزها و انتظارها مینویسند؛ میان گذشتهای که حذفشان کرد و آیندهای که هنوز حضورشان را بهطور کامل نپذیرفته است.
ماندانا حیدریان، نویسنده ساکن سوئد در این باره میگوید: «بعد از مهاجرت، وقتی برای نخستین بار قلم در دست گرفتم، خیال میکردم به اقتضای موقعیت جغرافیایی، کلمات بیهراس از سانسور بر کاغذ جاری میشوند و خوانندگان میتوانند بیواسطه با افکار نویسنده روبهرو شوند. اما خیلی زود فهمیدم آزادی نوشتاری در این سوی دنیا نیز لایههای پیچیدهای دارد؛ لایههایی نامرئی که میتوانند به همان اندازه که قبل از مهاجرت میشناختم، محدودکننده باشند، بهخصوص برای زنی که سودای بیان حقیقت در سر دارد.»
او بر این باور است که نوشتن همواره با موانعی روبهروست، موانعی که در غرب و شرق اشکال مختلف و نزد زنان و مردان ماهیتی متفاوت دارند. این نویسنده با این حال میافزاید: «اما جوهره آزادی نوشتاری، ایستادگی خللناپذیر در برابر محدودیتها و پافشاری بر روایت حقیقت است. حقیقتی که گاه برای دیگران ناخوشایند، اما بیان آن برای نویسنده امری حیاتی و غیرقابل انکار است.»
فرصتها و آینده نویسندگی زنان مهاجر ایرانی
با وجود چالشهای فراوان، مهاجرت برای برخی از نویسندگان زن ایرانی فرصتی برای خوانده شدن و تاثیرگذاری بیشتر فراهم کرده است. برخی از آنها موفق شدهاند آثار خود را به زبانهای دیگر ترجمه کنند و از این طریق، به مخاطبان گستردهتری دسترسی پیدا کنند. رسانههای بینالمللی نیز، هرچند با رویکردی گزینشی، در برخی موارد به معرفی و حمایت از نویسندگان مهاجر پرداختهاند.
اما آیا مهاجرت امکان صدای بلندتر را فراهم میکند؟ یا آن را در میان انبوه صداهای دیگر، کمرنگتر میسازد؟ پاسخ به این سوال به عوامل بسیاری بستگی دارد؛ از جمله توانایی نویسندگان در ایجاد شبکههای حمایتی، دسترسی به فرصتهای نشر و پافشاری بر روایتهای اصیل خود، حتی در برابر فشارهای بازار.
هشتم مارس؛ روز نوشتن بدون ترس
زنان نوشتند؛ در تاریکی سانسور، در سکوت اجباری. آنها در تبعیدی که برای بسیاری پایان نوشتن بود، قلم را رها نکردند. نوشتن برایشان تنها یک انتخاب نبود، بلکه راهی برای زنده ماندن و فریاد زدن در جهانی بود که گاه نمیخواست بشنود.
هشتم مارس، تنها بهانه برای تجلیل از زنان نیست؛ بلکه روزی است برای یادآوری قلم زنانی که میان مرزها، زبانها و جهانهایی که یا آنها را سرکوب کرده یا نادیده گرفته، همچنان مینویسند.
آینده چه خواهد شد؟ شاید روزی برسد که زنان بتوانند بدون ترس، بدون محدودیت، بینیاز از عبور از مرزها، در هر جایی که هستند، آزادانه بنویسند. اما تا آن روز، نوشتن همچنان شکلی از مقاومت خواهد بود و مشعل این مقاومت، هرگز خاموش نخواهد شد.