در کنسرتی کوچک در برلین، هانا کامکار با چشمانی بسته آواز میخواند؛ با صدایی که سالها در وطنش سرکوب شده است. جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته، آواز زنان را ممنوع کرد و آنها را با ابزارهای قضایی و امنیتی به سکوت واداشت، اما هانا و زنان دیگر این سد را شکستند.
هانا کامکار، خواننده، نوازنده و بازیگر ۴۴ ساله که حالا مدتی است از ایران خارج شده و در آلمان ساکن است، به ایراناینترنشنال میگوید کنسرتی که پس از مهاجرت در آلمان داشت، برایش بیشتر شبیه به یک دورهمی بود: «قبلتر، شیرینی جسارت و همراهی عزیزانم در وطن، زیر زبانم رفته بود و در برلین، دیگر کاملا آرام بودم.»
این آرامش، ثمره مسیر دشواری است که او و بسیاری از زنان ایرانی برای به گوش رساندن صدایشان پیمودهاند.
ممنوعیت آواز زنان در ایران، سیاستی ریشهدار در ساختار جمهوری اسلامی است که از انقلاب ۵۷ آغاز شد و تا امروز، با شدت و اشکال مختلف، ادامه دارد.
چهار دهه سرکوب
پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی با استناد به تفاسیر فقهی، آوازخوانی زنان را در حضور مردان حرام اعلام کرد. این تصمیم، نقطه پایانی بود بر فعالیت رسمی خوانندگان زنی که پیش از انقلاب در عرصه موسیقی ایران حضور داشتند.
با این تحولات، آثار دهها خواننده زن از رسانههای رسمی حذف و صدایشان به حاشیه رانده شد.
هانا که در خانوادهای موسیقیدان بزرگ شده، از کودکی با این واقعیت تلخ آشنا شد: «در تماشای کنسرت زیرزمینی سیما بینا، اولین بار فهمیدم که زنان نمیتوانند به شکل عمومی تکخوانی کنند. پدرم برایم توضیح داد اما برای من این دلیل موجه نبود و دلم میخواست بخوانم.»
در دهه ۶۰، سرکوب به اوج خود رسید. خوانندگان زن یا مجبور به ترک حرفه خود شدند یا به خارج از ایران مهاجرت کردند.
در دهه ۷۰ و با گشایش نسبی فضا، برخی زنان توانستند بهصورت همخوان یا در گروههای کُر فعالیت کنند اما تکخوانی همچنان خط قرمز بود.
هانا این محدودیت را نپذیرفت.
او میگوید: «من هیچوقت زیر بار همخوانی نرفتم. اگر هم این کار را کرده بودم، نمایشی بود؛ در واقع تکخوانی میکردم اما خواننده مرد دیگری در کنارم لب میزد.»
این ترفند، یکی از راههای دور زدن ممنوعیتها بود که زنان خواننده خلاقانه در ایران به کار میگرفتند.
کنسرت هانا کامکار در فستیوال جهانی فرهنگ و هنر بابل، عراق، اردیبهشت ۱۴۰۲
تلاشها و مقاومتها، شکستن دیوار سکوت
زنان ایرانی در برابر سرکوب، هیچگاه تسلیم نشدند.
پرستو احمدی، ۲۱ آذر همراه گروهی از هنرمندان کنسرتی را در یک کاروانسرا در قم اجرا کرد. اجرایی که با نام «کنسرت فرضی» یا «کنسرت کاروانسرا» در یوتیوب به اشتراک گذاشت و احمدی در آن، بدون حجاب اجباری ظاهر شد و واکنشها و تحسینهای فراوان را هم به دنبال داشت.
کنسرت احمدی اگرچه نمایشی تمامعیار از یک اجرای کامل و شجاعانه بود اما او ادامهدهنده راهی شد که قبلتر، زنان خواننده دیگری، هموارش کرده بودند.
یکی از این زنان، هانا بود که از همان جوانی تصمیم گرفت راه خود را برود. او تکخوانی را سال ۱۳۸۰ با تئاتر نیمروز خوابآلود آغاز کرد؛ اگرچه اولین تجربه تلخش در مواجهه با سرکوبهای حکومت، سه سال قبل آن اتفاق افتاده بود: «در ۱۷-۱۸ سالگی، با تئاتر رویای شب نیمه تابستان و بهعنوان نوازنده دف روی صحنه رفتم. در یکی از شبهای اجرا، انصار حزبالله به سالن ریختند و خطاب به ما فریاد زدند: "بیا پایین، ساکت شو". تئاتر را به هم ریختند و فردایش نمایش متوقف شد.»
این اتفاق که هانا آن را «به شکلی وصفناشدنی غمانگیز» توصیف میکند، آغاز رویارویی او با محدودیتها و ممنوعیتهایی بود که بعدها بارها تکرار شد.
با این حال، مقاومت هانا تنها به تئاتر محدود نشد. او در سال ۲۰۱۰ میلادی در کنسرتی در هلند تکخوانی کرد و در ایران، به اجراهای زیرزمینی روی آورد. اوج این جسارت، کنسرت پنهانی خرداد ۱۴۰۳ در تهران بود؛ اجرایی زیرزمینی که بدون حجاب اجباری برگزار شد و در هر سانس آن ۱۵۰ نفر حضور داشتند.
هانا حس این کنسرت را «شیرین، مثل چای و عسل» وصف میکند.
این کنسرت، نمونهای از تلاش زنان برای بازپسگیری صدایشان در داخل کشور بود اما این مقاومت، بیهزینه نبود. هانا میگوید بعدها کنسرتش لو رفت ولی قبل از بازجوییها، پاسپورت المثنی گرفت و سریع از ایران خارج شد.
زنان دیگری مانند زارا اسماعیلی و هیوا سیفیزاده نیز راههای مشابهی را پیمودند. برخی در کنسرتهای زیرزمینی و اجراهای خیابانی خواندند، برخی ویدیوهای آواز خود را در فضای مجازی منتشر کردند و عدهای مهاجرت را برگزیدند.
هانا این طغیان جمعی را ستایش میکند و میگوید در سالهای اخیر، سدها و تابوهای زیادی در آوازخوانی زنان شکسته شده و حالا دخترها چه داخل ایران بمانند و چه مهاجرت کنند، کار خودشان را کردهاند.
این خواننده معتقد است این مبارزه مانند سیلی است که هر لحظه قویتر میشود، چون نسل تازه و خشمگینی در حال ظهور است که به هیچ شکلی زیر لوای «آقا بالاسر» نمیرود.
پس از شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، این مقاومت پررنگتر شد؛ زنانی که نه تنها حجاب اجباری از سر برداشتند، بلکه تصمیم گرفتند سکوت تحمیلی بر صدایشان را نیز بشکنند.
شعارنویسی در حمایت از اعتراضات ۱۴۰۱ و گرامیداشت هشت مارس، روز جهانی زن
برخوردهای قضایی، هزینه سنگین آواز
تلاش زنان برای خواندن در فضای عمومی یا انتشار صدایشان در رسانههای اجتماعی، اغلب با واکنش شدید نهادهای امنیتی و قضایی همراه بوده است.
جمهوری اسلامی با ابزارهای مختلف از جمله اعمال فشار از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما و نهادهای امنیتی، بر این ممنوعیت نظارت دارد.
هانا میگوید نخستین تجربه دادگاهی شدنش در آذر ۹۶ و پس از اجرای نمایش «ترانههای قدیمی: پیکان جوانان» بود. بعد از این برخورد قضایی، دردسرهایش بیشتر شد.
او تیر ۱۴۰۲ در مراسم تولد ۸۳ سالگی عباس کیارستمی بدون حجاب اجباری آواز خواند و نتیجهاش این بود که پروندهاش قطورتر و بازجوییهایش بیشتر شد. فشارهایی که در نهایت او را به مهاجرت واداشت.
موارد مشابه او اما کم نیست. در ماهها و سالهای گذشته خوانندگان زن زیادی مانند نگار معظم، بیتا رسولی و بیتا حاجیصادقیان به دلیل اجراهای غیررسمی یا انتشار ویدیو در فضای مجازی، احضار، تهدید و حتی بازداشت شدهاند.
نام و هویت بسیاری از این زنان هم نامشخص است. مانند چهار خواننده زن دیجی در شهرستان میناب که تیر ۱۴۰۱ و دو ماه قبل از شکلگیری خیزش انقلابی به جرم خواندن در عروسیها بازداشت شدند.
این برخوردها نشان میدهند ممنوعیت آواز زنان تنها یک قانون روی کاغذ نیست بلکه با ابزارهای قضایی و امنیتی به شدت اجرا میشود. سرکوبهایی که به گفته هانا، هدف آن «خفه کردن زنان ایرانی» است.
گستردگی آواز زنان، یک جهان ناپیدا
بیش از چهار دهه سرکوب، حضور زنان را تنها در عرصه عمومی موسیقی محدود نکرده، بلکه بر کیفیت و ابعاد هنری آوازشان نیز اثر گذاشته است.
به گفته هانا، زنان خواننده هنوز اعتمادبهنفس مردان را ندارند و هنوز در خواندنشان ترس وجود دارد و هنوز «گلویشان رها نشده».
اما او به نکته امیدوارکنندهای هم اشاره میکند: «با وجود این مشکلات، تنوع صدای زنان شگفتانگیز است و هر زنی که میخواند، جنس صدای خودش را دارد. اگر ممنوعیتها کنار برود، با دایره بزرگی از صداها روبهرو خواهیم شد که هیچوقت از شنیدنشان خسته نمیشویم.»
هانا، آواز سنتی مردان در ایران را به چند الگوی محدود خلاصه میداند: «یا صدای استاد شجریان است یا بنان. اما صدای زنان از نظر تنوع، گستردگی فراوانی دارد.»
این تنوع، ظرفیتی است که در سایه ممنوعیتها مهار شده اما هرگز از بین نرفته است.
مهاجرت، آزادی در تبعید
مهاجرت برای هانا، یک نقطه عطف است. او در توصیف لحظه خروجش میگوید تا وقتی از گیت سپاه پاسداران در فرودگاه رد نشده بود، باورش نمیشد که این اتفاق، شدنی است. در هواپیما هم تا توانست، زمین زیر پایش را تماشا کرد چون نمیدانست چه زمانی میتواند به خاکش برگردد.
با این حال، هانا میگوید که این آزادی برایش با دلتنگی همراه بود: «در استانبول، لحظاتی کشنده از دلتنگی برای ایران داشتم اما در اوج غم، نوری به قلبم تابیده بود که حالا میتوانم کارهایی را که دوست داشتهام، در آزادی انجام دهم.»
این تجربه مشترک بسیاری از خوانندگان زنی است که برای دنبال کردن رویاهایشان مجبور به ترک وطن شدند. کسانی چون سارا نائینی، سوگند و دریا دادور که راه قدیمیترهایی مانند هایده، مهستی، گوگوش و بسیاری دیگر را رفتند تا بتوانند در فضایی آزاد بخوانند.
هانا تاکید میکند مبارزه در داخل و خارج از ایران، هر دو ارزشمند است: «در هر دو صورت، ما به ناکام کردن سیستم در خفه کردن صدایمان ادامه میدهیم.»
فستیوال آواز زنان ایران، برلین، فروردین ۱۳۹۶
صدایی که خاموش نمیشود
ممنوعیت آواز زنان، همانند حجاب اجباری و دیگر اشکال سرکوب، بخشی از دیانای جمهوری اسلامی است.
حکومت ایران، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر منطقه، هرگونه تغییر در جایگاه زنان را تهدیدی برای بقای خود میداند. این ممنوعیت نهتنها ریشه در احکام شرعی و تفاسیر فقهی دارد بلکه به ابزاری سیاسی برای کنترل زنان تبدیل شده است.
اما مقاومت زنان، این ساختار را به چالش کشیده است.
هانا میگوید: «۲۰ سال پیش دوستی به من گفت "هانا، تو مثل ماشین کوکی هستی، حتی وقتی به دیوار میخوری، برمیگردی و راهت را ادامه میدهی". در تمام این سالها بارها به دیوار خوردم اما در جا نزدم.»
با وجود تمام این سرکوبها، زنان ایرانی همچنان به خواندن ادامه میدهند و صدای آنها در خانهها، در کنسرتهای زیرزمینی، در ویدیوهای آنلاین و در مهاجرت شنیده شده و حالا بیش از قبل، به شکلی شجاعانه به عرصه عمومی آمده است.
داستان هانا، پرستو، زارا، هیوا و بسیاری دیگر نشان میدهد که سرکوب، اگرچه میتواند حضور فیزیکی زنان را محدود کند اما قادر به خاموش کردن صدای آنها نیست.
ملانی جولی، وزیر خارجه کانادا، اعلام کرد سه فرد و چهار شرکت را در ارتباط با شبکههای تامین سلاح سپاه تحریم کرد که در نقض فاحش حقوق بشر داخل ایران و انجام فعالیتهای بیثباتکننده در خاورمیانه و جهان نقش داشتهاند و مطابق سیاستهای تهران صلح و امنیت بینالمللی را تضعیف کردهاند.
جولی، با اشاره به اینکه تحریمهای جدید را تحت مقررات ویژه اقدامات اقتصادی علیه افراد و نهادهای ایرانی اعمال کرده است، گفت «حکومت ایران همچنان به نادیده گرفتن آشکار حقوق بشر ادامه میدهد، مردم خود را بهطور سیستماتیک سرکوب میکند و بیثباتی را فراتر از مرزهایش گسترش میدهد.»
به گفته وزیر خارجه کانادا، مقامات جمهوری اسلامی با «سرکوب وحشیانه معترضان مسالمتآمیز و بازداشت و اعدام خودسرانه مخالفان، همچنان صداهای آزادی را با خشونت و ارعاب خاموش میکنند.»
او با تاکید بر ابعاد بینالمللی اقدامات حکومت ایران، گفت «این نقضهای فاحش حقوق بشر محدود به مردم داخل ایران نمیشود و حکومت ایران با حمایت از گروههای تروریستی، امنیت منطقهای و جهانی را نیز تهدید میکند.»
مشمولان تحریمهای جدید
افراد و نهادهای تحریمشده، کسانی هستند که در شبکههای تامین و تدارکات فناوریهای پیشرفته که تولید و فروش تسلیحات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پشتیبانی میکنند، نقش دارند. این تجهیزات شامل تسلیحاتی است که ایران برای استفاده در جنگ غیرقانونی روسیه علیه اوکراین تامین کرده است.
حسین هاتفی اردکانی، مهدی گوگردچیان، حسین پورفرزانه سه فرد تحریم شده و شرکت کاوان الکترونیک بهراد، شرکت بسامد الکترونیک پویا، شرکت مهندسی طیف تدبیر و دفتر طراحی سامانههای قوای محرکه فرزانگان، چهار نهاد تحریم شده از سوی کانادا هستند.
حسین هاتفی اردکانی، رییس یک شبکه تامین بینالمللی است که شرکتهای کاوان الکترونیک بهراد، بسامد الکترونیک پویا و تیف تدبیر آریا را شامل میشود.
مهدی گوگردچیان، مدیرعامل و عضو هیاتمدیره هسا، صنایع هواپیماسازی ایران است.
حسین پورفرزانه، مهندس ارشد دفتر طراحی پیشرانه فرزانگان است.
شرکتهای کاوان الکترونیک بهراد، مهندسی بسامد الکترونیک پویا و مهندسی تیف تدبیر آریا هم شرکتهای تامین تجهیزات هستند.
دفتر طراحی سامانههای پیشرانه فرزانگان هم یک شرکت فناوری است که با سپاه کار میکند.
نقش بیثباتکننده ایران در منطقه و جهان
بنا بر اعلام وزارت خاجه کانادا، این تحریمها همسو با اقدامات متحدان کانادا از جمله ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا، اتخاذ و اعلام شده است.
کانادا میگوید با وجود تلاشهای مستمر جامعه بینالمللی در طول دهههای گذشته برای مقابله با اقداماتی که تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشوند، «حکومت ایران همچنان یک بازیگر بیثباتکننده در خاورمیانه باقی مانده و از طریق فعالیتهای نظامی خود و همچنین حمایت از شبکهای از شبهنظامیان غیردولتی و گروههای تروریستی همسو، به اقدامات مخرب خود ادامه میدهد.»
بنا بر اعلام وزارت خارجه کانادا، «ایران و گروههای نیابتی آن، خطر تشدید غیرقابلکنترل خشونت در منطقه را افزایش دادهاند و حملات مداوم آنها علیه کشورهای همسایه، اسرائیل، و نیروهای آمریکایی و متحدان در منطقه، تنشها را تشدید کرده است.»
در بیانیه وزارت خارجه کانادا برای تحریم، با اشاره به دو حمله ایران به اسرائیل در سال ۱۴۰۳، تاکید شده«حکومت ایران به توسعه شبکههای خود برای تامین و تبادل فناوری تسلیحاتی ادامه داده و هماهنگی عملیاتی میان گروههای نیابتی خود را افزایش داده است.»
موضع کانادا در برابر اقدامات ایران
وزارت خارجه کانادا با تاکید بر اینکه ایران چه از طریق نیروهای مسلح خود و چه از طریق حمایت از متحدان و نیروهای نیابتیاش، تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود، گفت «کانادا قاطعانه به اقدامات ایران پاسخ خواهد داد و در کنار کسانی خواهد ایستاد که شجاعانه در برابر سرکوب رژیم ایران مقاومت میکنند و برای حقوق بشر و عدالت مبارزه میکنند.»
ملانی جولی، وزیر خارجه کانادا، در اینباره گفت: «اقدامات حکومت ایران گویای همه چیز است. جهان سالهاست میبیند چگونه حکومت ایران دستورکار خود را بر اساس خشونت، ترس و تبلیغات دروغین پیش میبرد. کانادا علیه رژیمی که بیتوجهی کامل به صلح و امنیت منطقهای دارد و باعث تشدید تنشها و خشونت بیشتر میشود، اقدام میکند.»
سابقه تحریمهای کانادا علیه جمهوریاسلامی
با احتساب تحریمهای جدید، کانادا تاکنون ۲۰۸ فرد ایرانی و ۲۵۴ نهاد ایرانی را تحت تحریم قرار داده است.
در سال ۲۰۱۲، کانادا تحت قانون مصونیت دولتی، حکومت ایران را به عنوان یک «حامی دولتی تروریسم» معرفی کرد. این اقدام، به همراه قانون عدالت برای قربانیان تروریسم، به قربانیان اجازه میدهد علیه ایران به دلیل خسارات ناشی از اقدامات تروریستی مرتبط با این کشور، در دادگاههای کانادا اقامه دعوی کنند.
در نوامبر ۲۰۲۲، کانادا جمهوری اسلامی ایران را به عنوان حکومتی که در تروریسم و نقضهای فاحش و سیستماتیک حقوق بشر مشارکت داشته است، معرفی کرد. این اقدام موجب شد دهها هزار تن از مقامات ارشد حکومت ایران، از جمله بسیاری از اعضای سپاه پاسداران، برای همیشه از ورود به کانادا منع شوند.
در ژوئن ۲۰۲۴، کانادا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحت «قانون کیفری» به عنوان یک نهاد تروریستی معرفی کرد. این اقدام «در پاسخ به اقدامات تروریستی سپاه، چه بهطور مستقل و چه در همکاری آگاهانه با سایر گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس» انجام شد.
دولت سوئد پس از دریافت «اطلاعات بسیار نگرانکننده درباره وخامت وضعیت سلامتی احمدرضا جلالی»، زندانی دوتابعیتی محبوس در ایران، سفیر جمهوری اسلامی در استکهلم را احضار کرد.
جلالی، یک دانشگاهی ایرانی-سوئدی است که با اتهامهای سیاسی به اعدام محکوم شده و از هشت سال پیش تاکنون در تهران در بازداشت است.
بر اساس بیانیه وزارت امور خارجه سوئد، در جریان احضار سفیر جمهوری اسلامی، استکهلم «خواهان آزادی فوری آقای جلالی بهدلایل بشردوستانه شد تا او بتواند دوباره به خانوادهاش ملحق شود.»
سوئد همچنین اعلام کرد جلالی «باید بدون تاخیر مراقبتهای پزشکی را که آشکارا به آن نیاز دارد دریافت کند.»
وزارت امور خارجه سوئد در بیانیه خود افزود که این کشور بار دیگر از مقامات جمهوری اسلامی برای ملاقات با این دانشگاهی محبوس در زندان اوین، درخواست کرده است.
اواخر دیماه، جلالی در پیامی صوتی از زندان اوین، دولت سوئد را به بیتوجهی به وضعیت خود متهم کرد و گفت بهنظر میرسد بهدلیل تابعیت دوگانهاش، بهعنوان شهروندی درجه دوم محسوب میشود.
او که این پیام صوتی را برای همسرش ویدا مهراننیا ارسال کرد، گفت: «به نظر میرسد که آنچه ممکن است بهعنوان یک شهروند سوئدی برای من رخ دهد، اولویتی برای مقامات سوئدی ندارد. من در خطر مرگ، چه از طریق اعدام و چه بهدلیل وضعیت وخیم سلامتی هستم. تصمیمی که ۷ ماه پیش توسط مقامات گرفته شد، این فرضیه را تایید میکند.»
این زندانی سیاسی افزود: «من در میان این شرایط وحشتناک و با خطر قریبالوقوع اعدام رها شدهام. به نظر میرسد که به دلیل تابعیت دوگانهام، بهعنوان یک شهروند درجه دوم در نظر گرفته میشوم.»
جلالی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ پس از اینکه به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز به ایران سفر کرد، بازداشت و به «جاسوسی» متهم شد.
ابوالقاسم صلواتی، قاضی دادگاه انقلاب برای او حکم اعدام صادر کرد و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.
جلالی بارها اتهام جاسوسی را رد کرده و گفته است پروندهسازی برای او و صدور این حکم به دلیل «نپذیرفتن درخواست همکاری با سپاه پاسداران و جاسوسی از کشورهای غربی» بوده است.
روز ۲۵ خرداد، حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت که در کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران مشارکت داشته است با یوهان فلودروس و سعید عزیزی، دو شهروند سوئدی مبادله شد.
با گذشت کمتر از یک هفته از این مبادله، جلالی در فایلی صوتی از زندان اوین از اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد انتقاد کرد و گفت دولت این کشور او را «بیپناه» به حال خود رها کرده است.
او در این نامه به شرایط بغرنج خود در زندان اوین اشاره کرده و گفته بود حدود سه هزار روز را در «غاری وحشتناک» گذرانده است.
کمپین آزادی احمدرضا جلالی، دوم آذرماه امسال، ضمن به اشتراکگذاری فراخوانی اعلام کرد که سه هزار و ۱۱۳ روز از گروگانگیری این پژوهشگر ایرانی-سوئدی میگذرد و او در معرض خطر قریبالوقوع اعدام است.
احمدرضا جلالی روز ۱۴ تیر و پس از حدود ۱۰ روز، اعتصاب غذای خود را به دلیل وخامت حالش در زندان شکست.
ایراناینترنشنال، روز ۲۰ تیرماه امسال به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد احمدرضا جلالی، پس از پایان اعتصاب غذا در شرایط جسمی نامناسبی به سر میبرد و به شدت ضعیف و لاغر شده است.
احضار سفیر جمهوری اسلامی در سوئد در شرایطی است که در روزهای اخیر کشورهای اروپایی سختگیریهای خود را در مورد جمهوری اسلامی افزایش دادهاند.
دن جارویس، معاون امنیتی وزیر کشور بریتانیا، ۱۴ اسفند اعلام کرد هر شخصی که در خاک بریتانیا برای حکومت ایران کار میکند، در صورت عدم اعلام و معرفی و ثبت مشخصات خود، با مجازات زندان مواجه خواهد شد. بریتانیا هشدار داده است اقدامات خصمانه جمهوری اسلامی بدون پاسخ نخواهد ماند.
دونالد ترامپ، ساعاتی پس از پخش بخشی از گفتوگویش با شبکه فاکس بیزنس درباره ارسال نامه به علی خامنهای، در گفتوگو با خبرنگاران در کاخ سفید تاکید کرد که برخورد با مسئله جمهوری اسلامی به مراحل آخر رسیده و با مذاکره یا اقدام نظامی این مشکل حل خواهد شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، گفت: «روزهای جالبی در پیش است، این تنها چیزی است که میتوانم بگویم. شما میدانید، ما در آخرین مراحل با ایران هستیم.»
او جمعه ۱۷ اسفند، به خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «وضعیت ایران به مرحلهای حساس رسیده، اما ترجیح میدهم بر سر برنامه هستهای تهران به توافقی دست یابد.»
رییسجمهوری آمریکا افزود: «ما نمیتوانیم اجازه دهیم آنها به سلاح هستهای دست یابند. ما در لحظات پایانی با ایران هستیم. بهزودی اتفاقی خواهد افتاد.»
ترامپ گفت: «نفت بهسرعت پولساز است. اگر یک چاه نفت کوچک و خوب داشته باشید، زندگی خوبی خواهید داشت و آنها چاههای زیادی دارند، درست است؟»
او همچنین سیاستهای جو بایدن، رییسجمهوری پیشین آمریکا، را عامل تقویت مالی تهران دانست و گفت که ایران در دوران ریاستجمهوری او «کاملا ورشکسته» بود، اما از آن زمان تاکنون «۳۰۰ میلیارد دلار» از طریق فروش نفت درآمد کسب کرده است.
او بار دیگر گفت حمله هفتم اکتبر گروه حماس به اسرائیل در دوران ریاستجمهوری او «هرگز» رخ نمیداد.
ترامپ افزود جمهوری اسلامی قبل از انتخابات ۲۰۲۰ آماده توافق با ایالات متحده بود، اما پس از شکست او از این تصمیم منصرف شد.
رییسجمهوری آمریکا گفت: «فکر میکنم ظرف یک ماه پس از انتخابات تقلبی ۲۰۲۰ میتوانستیم به توافقی با ایران برسیم. آنها آماده توافق بودند. اما زمانی که من باختم، آنها دیدند که شخصی سر کار آمده که فردی احمق است، فردی بسیار احمق. آنها گفتند، اجازه دهید توافق نکنیم، و حق داشتند. بایدن تحریمها را برداشت و آنها در دوره او ثروتمند شدند.»
ترامپ در سخنان خود اگرچه تاکید کرد که یک راه حل دیپلماتیک را ترجیح میدهد ما گزینههای دیگری نیز در اختیار دارد.
او گفت: «امیدوارم که بتوانیم به توافق صلح برسیم، اما گزینه دیگر نیز مشکل را حل خواهد کرد.»
نامه ترامپ به رهبر جمهوری اسلامی؛ تکذیب تهران
پیشتر، ترامپ در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس اعلام کرده بود که نامهای به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و پیشنهاد مذاکراتی را برای دستیابی به توافقی در مورد برنامه هستهای این کشور مطرح کرده است، اما در عین حال هشدار داده که در غیر این صورت، گزینه نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت.
با این حال، نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نیویورک اعلام کرد که هیچ نامهای از ترامپ دریافت نشده است.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در حاشیه نشست سازمان همکاری اسلامی، با بیان اینکه «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی نابود کرد»، به خبرگزاری فرانسه گفت: «این فناوری است که به آن دست یافتهایم، فناوری در ذهنهاست و نمیتوان آن را بمباران کرد.»
عباس عراقچی افزود: «تاسیسات هستهای ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده و کاملا محافظت شدهاند و مطمئنیم که نمیتوان آنها را نابود کرد.»
عباس عراقچی گفت جمهوری اسلامی در صورت حمله به تاسیسات هستهای توانایی پاسخ «بسیار قوی، متناسب و متعادل» دارد، همچنین اسرائیل و کشورهای منطقه میدانند هر اقدامی علیه ایران انجام شود، اقدامی مشابه علیه اسرائیل را به دنبال خواهد داشت
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، بدون اشاره به نامه رییسجمهوری آمریکا به رهبر جمهوری اسلامی گفت که تهران تحت سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ، وارد گفتوگوهای مستقیم با آمریکا نخواهد شد اما به گفتوگوهایش با اروپا، روسیه و چین ادامه خواهد داد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا پنجشنبه ۱۶ اسفند در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس اعلام کرد که چهارشنبه ۱۵ اسفند نامهای به رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و در آن به او هشدار داده است که یا باید وارد مذاکره شود، یا با اقدام نظامی روبهرو شود.
دونالد ترامپ با اشاره به ترجیح خود برای توافق با جمهوری اسلامی گفت: «مطمئن نیستم که همه با من موافق باشند، اما ما میتوانیم توافقی انجام دهیم که به همان اندازه خوب باشد که گویی شما از نظر نظامی پیروز شدهاید. اکنون زمان آن فرا رسیده و به هر طریقی، اتفاقی رخ خواهد داد.»
ترامپ درباره متن نامهای که برای خامنهای فرستاده است، گفت: «گفتم که امیدوارم شما مذاکره کنید، چون این برای ایران بسیار بهتر خواهد بود.»
موضع ایران درباره مذاکرات هستهای با آمریکا
عباس عراقچی در گفتوگویی با خبرگزاری فرانسه که جمعه ۱۷ اسفند منتشر شد، در پاسخ به این پرسش که آیا ایران آماده ازسرگیری مذاکرات هستهای با آمریکا است، گفت: «تا زمانی که دولت آمریکا سیاست فشار حداکثری و تهدید را ادامه دهد، ما وارد مذاکرات مستقیم با آنها نخواهیم شد. اما این بدان معنا نیست که در مورد برنامه هستهای خود مذاکره نخواهیم کرد. ما با سه کشور اروپایی، روسیه و چین که از اعضای برجام هستند، در حال مذاکرهایم و این گفتوگوها ادامه خواهد داشت.»
او افزود: «اگر آمریکا قصد بازگشت به توافق هستهای جدیدی را دارد، باید شرایط یک مذاکره عادلانه و منصفانه را رعایت کند. ما ثابت کردهایم که در برابر فشار و تهدید تسلیم نمیشویم اما به زبان احترام و کرامت پاسخ مثبت خواهیم داد.»
عراقچی که برای شرکت در بیستمین اجلاس اضطراری وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به عربستان سفر کرده است، در ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در جده به پرسشهای خبرگزاری فرانسه پاسخ داد.
واکنش به تهدیدهای اسرائیل
عراقچی در پاسخ به تهدیدهای اسرائیل، رنامه هستهای جمهوری اسلامی را صلحآمیز خواند و گفت: «برنامه هستهای ما با حمله نظامی قابل نابودی نیست.»
او افزود: «برنامه هستهای ایران را نمیتوان از طریق عملیات نظامی از بین برد. نخست به این دلیل که این فناوری یک دانش بومی است و در مغز دانشمندان ما جای دارد و قابل بمباران نیست. دلیل دوم این است که تاسیسات هستهای ایران در نقاط مختلف کشور پراکنده و بهخوبی محافظتشدهاند. دلیل سوم هم این است که جمهوری اسلامی توانایی پاسخگویی قاطع و متناسب دارد. اسرائیل و سایر کشورهای منطقه نیز بهخوبی میدانند که هر اقدام علیه ایران، پاسخی مشابه در پی خواهد داشت.»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفت:«اگر اسرائیل یا هر کشور دیگری اطمینان داشت که میتواند از طریق حمله نظامی به اهدافش برسد، تاکنون این کار را انجام داده بود. اما چنین امکانی وجود ندارد. تهدید جنگ علیه ایران چیزی جز یک شعار نیست و اجرای آن میتواند آتش بزرگی در منطقه به پا کند."
عراقچی افزود: «اگر حملهای به ایران صورت گیرد، این حمله میتواند به یک آتش گسترده در منطقه تبدیل شود؛ نه اینکه ما چنین قصدی داشته باشیم، بلکه این همان چیزی است که اسرائیل به دنبال آن است. اسرائیل میخواهد کشورهای دیگر منطقه را درگیر جنگ کند. اسرائیل قصد دارد آمریکا را به جنگ بکشاند. این دقیقا نقشهای اسرائیلی برای کشاندن آمریکا به جنگ است، در حالی که آمریکا در صورت ورود به چنین جنگی، بسیار آسیبپذیر خواهد بود و خودشان نیز این را بهخوبی میدانند.»
او گفت: «فکر میکنم که هم اسرائیل، هم آمریکا و هم سایرین کاملا از تواناییهای ما آگاه هستند. بنابراین، اگر عقلانیت حاکم باشد، حتی اجازه تهدید ایران نیز نباید داده شود، چه رسد به یک حمله نظامی واقعی.»
واکنش به اتهامات ترکیه
عباس عراقچی در ادامه این گفتوگو به سوالاتی در خصوص مواضع جمهوری اسلامی در قبال ترکیه و سوریه پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه پاسخ داد.
او در پاسخ به اتهامات مطرح شده از سوی ترکیه مبنی بر استفاده جمهوری اسلامی از گروههای شبهنظامی برای بیثبات کردن دیگر کشورها، گفت: «هیچکس تردیدی ندارد که تحولات سوریه تحت تاثیر دخالت ترکیه و برخی از دیگر کشورها بوده است. مشکلات کنونی از جمله اشغال گسترده اراضی سوریه از سوی اسرائیل و تخریب زیرساختهای دفاعی و علمی این کشور، نتیجه مداخلات آنهاست. اما این بدان معنا نیست که ما با ترکیه در تضادیم. ما همچنان به روابط دوستانه و رایزنیهای منطقهای خود ادامه خواهیم داد.»
رابطه با دولت جدید سوریه
عراقچی همچنین در مورد روابط جمهوری اسلامی با دولت جدید سوریه گفت: «در سوریه گروههای غیرقانونی بسیاری حضور دارند که برخی از آنها همچنان در فهرست گروههای تروریستی سازمان ملل قرار دارند. سیاست جمهوری اسلامی ایران کاملا روشن است. ما خواهان ثبات و صلح در سوریه، حفظ تمامیت ارضی این کشور و جلوگیری از تقسیم آن هستیم. ما مخالف اشغالگری خارجی و طرفدار تشکیل یک دولت فراگیر مردمی در سوریه هستیم.»
او افزود: «جمهوری اسلامی در حال حاضر تنها نقش ناظر را در تحولات سوریه دارد و با دولت کنونی این کشور ارتباطی ندارد. با این حال، امیدواریم که تحولات سوریه به سمت ایجاد یک دولت مردمی و قانونی حرکت کند و گروههای غیرقانونی که عامل بیثباتی بودهاند، به حاکمیت قانون بازگردند.»